摘要:مؤسسه. دانشگاه علوم پزشکی شهيد بهشتي مقدمه. عوامل مؤثر بر بادگيری بسيار گسترده و وسيع می باشند و شناسايی اين عوامل در رفع مشکلات و نارساييهای موجود در سيستم آموزشی مهم است. يکی از اين عوامل سبک يادگيرندگان است. محققان معتقدند که اگر سبک يادگيری فرد با رشته ای که در آن تحصيل می کند همخوان نباشد شخص يا از آن رشته انصراف داده و يا منجر به نارضايتی وی نسبت به آن می شود . با توجه به تاثير سبکهای يادگيری بر پيشرفت تحصيلی دانشجويان لازم است مدرسان از چگونگی و انواع آن آگاه باشند. اين پژوهش با هدف شناسايی انواع سبکهای يادگيری براساس نظريه يادگيری تجربی David Kolb در بين دانشجويان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوين در سال 80 انجام شده است. روشها. جامعه مورد پژوهش کليه دانشجويان پزشکی شاغل به تحصيل در نيمسال اول 81-80 در دانشگاه قزوين بودند که به روش سرشماری بررسی شده اند . ابزار پژوهش پرسشنامه مشتمل بر سؤالات دموگرافيک و سياهه سبکهای يادگيری کلب Kolb Learning Style inventory بوده است. جهت تعيين ضرايب پايايی گزينه های پرسشنامه از روش دونيمه کردن استفاده شد. پرسشنامه ها در زمان مناسب با توجيه آزمودنيها در بين آنان توزيع و پس از جمع آوری با رايانه تجزيه و تحليل شد. يافته ها. يافته های پژوهش نشان داد که بطور کلی توزيع سبکهای يادگيری در بين دانشجويان پزشکی عبارت بودند از : جذب کننده( 43.1%) ؛ همگرا( 38.1% ) ؛ واگرا (9.6% )و انطباق يابنده( 9.2%) همچنين آزمون آماری رابطه معنی دار بين نوع سبک يادگيری و مقطع تحصيلی دانشجويان نشان داد بطوری که بيشترين سبک يادگيری در بين دانشجويان علوم پايه جذب کننده بود در حاليکه در دانشجويان مقطع بالينی سبک همگرا غلبه داشته است. در مورد ساير نتايج در اصل مقاله اشاره شده است. نتيجه. نتايج بدست آمده حاکی از اين است که اکثريت واحدهای مورد پژوهش به دو سبک يادگيری جذب کننده و همگرا گرايش داشته اند. افراد جذب کننده در درک مقدار زيادی از اطلاعات و ترکيب آنها بصورت موجز و منطقی بيشترين توانايی را دارند. در حاليکه افراد همگرا بيشترين توانايی را در کاربرد عملی انديشه ها دارند. به نظر می رسد سبک يادگيری افراد تحت تاثير محيط و وظايف يادگيری باشد گو اينکه اثبات اين امر نيازمند مطالعات بيشتر است. به هر حال مدرسين در دانشکده های پزشکی بايد از روشهای متنوع در تدريس استفاده نمايند تا فرصت تجارب يادگيری برای همه دانشجويان فراهم باشد آدرس. مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی, دانشگاه علوم پزشکی شهيد بهشتی, تهران.
其他摘要:Introduction. Several Factors may influence teaching – learning ptocess. One of them is individual learning style. Teacher must consider students’ learning style to enhance their academic Performance. The aim of this survey was determiuation the learning style (Based on the kolb experiential learning theory) among medical students of Qazvin medical Faculty. Methods. This is a descriptive study which was carried out in Qazvin in the academic year 2001. A questionnaire (Including demographic questions and kolb learning style inventory) was used to gather the data. 229 persons participated in the survey by completing the questionnaire. Results. Results indicated that the most of the studenrt were as assimilator (43.1%) and the others were converger (38.1%) ‘ (9.6%) and accomodator (9.2%). The Most of students in basic sciences period were as assimilator but the most of them in clinical period were as converger. Other findings has been presented in original paper. Conclusion. Findings suggest that most of medical students tend to apply assimilating and converging learning styles. It seems that individual learning styles are affected by learning environment and tasks, althaught more researches are necessary. Teachers must consider different learning styles of students in their classes.