摘要:مقدمه: در راستای حل مشکلات آموزش بالينی، از جمله تبحر پايين دانشآموختگان در زمينه کسب مهارتها و توانمندیهای لازم در پايان دوره آموزش پرستاری و ضرورت استفاده از روشهای نوين آموزشی برای ارتقای کيفيت آموزش بالينی، اين مطالعه به بررسی تأثير مدل همکار آموزش بالينی بر يادگيری بالينی دانشجويان پرستاری در مقايسه با روش متداول پرداخته است. روشها: اين مطالعه از نوع نيمه تجربی بود. در طول يک ترم تحصيلی با روش سرشماری، دانشجويان پرستاری دانشکده پرستاری تبريز با واحد کارآموزی داخلی جراحی 3 (60 نفر) بطور تصادفی ساده به دو گروه تقسيم شدند. گروه اول با روش همکار آموزش بالينی و گروه دوم با روش متداول آموزش ديدند. پس از دو هفته يادگيری حيطه شناختی و مهارتی به وسيله پرسشنامه و چکليست ارزيابی گرديدند. از آزمونهای آماری t مستقل، t زوج و آزمون فيشر و مجذور کای و همچنين از نرمافزار SPSS برای تجزيه و تحليل دادهها استفاده شد. نتايج: هر دو روش در ارتقای يادگيری حيطه دانش دانشجويان مؤثر بود. اما اختلاف ميانگين مهارت دانشجويان در دو گروه از لحاظ آماری معنیدار نبود. اين در حاليست که در ميزان يادگيری شناختی تفاوت آماری معنیداری مشاهده شد. نتيجهگيری: تأثير اين دو مدل بر يادگيری حيطه مهارت بالينی دانشجويان يکسان، اما يادگيری حيطه شناختی در گروه روش متداول بيش از گروه مدل همکار بالينی است. به نظر میرسد استفاده از روش متداول مؤثرتر باشد. با توجه به تفاوت نتايج پژوهش حاضر با ساير مطالعات، انجام اين پژوهش در حجم نمونه و بخشهای بيشتر توصيه میگردد.
其他摘要:Introduction: In order to resolve the existing problems of clinical education such as low-level proficiency of nursing graduates in achieving essential competencies and skills at the end of nursing education and the necessity of employing new methods of education for promoting the quality of clinical education, this study was performed to investigate the effect of clinical education associate on nursing students' learning compared to contemporary method. Methods: In a quasi-experimental study, 60 students of nursing school passing clinical medical surgical course were selected along an academic semester through census and using simple randomization. They were divided into two groups. The first group was taught by clinical education associate method and the second one experiences the contemporary technique. After two weeks of learning, the students' cognitive and skill areas were evaluated using questionnaire and checklist. Data was analyzed by SPSS software using independent t test, paired t, Fisher, and Chi². Results: Both methods were effective in promoting students' learning area. But the mean difference of students' skills in two groups was not significant while a statistically significant difference was observed in cognitive learning of student. Conclusion: The effect of these two models on learning clinical skills in students was similar but cognitive learning area in group 2 (contemporary method) was higher than the group of clinical associate model. It seems that it is more effective to use contemporary model. According to the dissimilarity of the findings of this study with that of similar studies, it is recommended to search for more evidences in bigger samples and different wards.
关键词:آموزش بالينی; مدل همکار آموزش بالينی; يادگيری; آموزش پرستاری.