摘要:مقدمه: يادگيری و عملکرد افراد مختلف در ساعات مختلف روز تحت تاثير ساعت درونی آنها قرار میگيرد و افراد مختلف بر اساس عادات خود به سه دسته صبحگاهی، بينابينی و شبانگاهی تقسيم میشوند. عملکرد شناختی افراد نيز از اين قانون پيروی میکند و افراد مختلف در ساعات خاصی از روز به اوج عملکرد خود میرسند. در برنامهريزی درسی اين رسم وجود دارد که دروس دشوار در ساعات ابتدايی روز آموزش داده شوند تا يادگيری بهتری ايجاد شود. اين مطالعه قصد دارد بررسی نمايد موفقيت تحصيلی دانشجويان با عادات مختلف صبحگاهی-شبانگاهی در دروس دشوار و آسان چه تفاوتی دارد. روشها: اين پژوهش يک مطالعه توصيفی- تحليلی گذشتهنظر است که بر روی دانشجويان نيمسال 5 دوره پزشکی عمومی انجام گرفت. عادات صبحگاهی- شبانگاهی دانشجويان با پرسشنامه 19 گزينهای هورن-اشتراس تعيين گرديد. سپس از دانشجويان خواسته شد از طريق پرسشنامه پژوهشگر ساختهای تعيين نمايند کدام درس دشوار و کدام آسان است. معيار تصميمگيری برای دشواری و آسانی دروس ميزان اتفاقنظر 50 درصد در نظر گرفته شد. سپس نمرات دانشجويان در دروس مورد نظر از آموزش دانشکده اخذ گرديد و با استفاده از آزمون T، ANOVA و رگرسيون چند متغيره در نرمافزار SPSS مورد تحليل قرار گرفت. نتايج: شصت و سه دانشجو (67 درصد دختر، 33 درصد پسر) در اين مطالعه شرکت کردند. دروس فيزيولوژی، پاتولوژی و انگل و قارچ به عنوان دروس دشوار و دروس دروس اخلاق اسلامی، تغذيه، تاريخ تحليلی اسلام و دروس عملی انگل و قارچ و فيزيولوژی در زمره دروس آسان قرار گرفت. 11 درصد دانشجويان صبحگاهی، 60 درصد بينابينی و 29 درصد شبانگاهی در نظر گرفته شدند. ميانگين نمرات دختران شبانگاهی در دروس دشوار به طور معناداری نسبت به دختران صبحگاهی و بينابينی افت نمود (Pvalue فيزيولوژی =009/0، پاتولوژی=005/0، انگل و قارچ=059/0). در حالی که افت مشابه در دانشجويان پسر معنادار نبود. نتيجهگيری: اگر چه تفکر قالب در برنامهريزی دروس بر اين اساس قرار گرفته که دروس دشوار و اخنصاصی بايد در ساعات اوليه روز آموزش داده شوند نتايج اين مطالعه نشان داد دانشجويان شبانگاهی در دروس دشوار که به عملکرد شناختی بيشتری نياز دارد دچار افت تحصيلی میشوند و در برنامهريزیها توصيه میشود دروس اختصاصی دشوار در ساعاتی ارائه گردد که همه گروههای دانشجويی از عملکرد شناختی بهتری برخوردار باشند.
其他摘要:Introduction: Learning and performance of different people is influenced by an intrinsic clock and they can be classified into three groups: morningness, eveningness and non morningness-non eveningness. Cognitive performance of people is congruent with such rules and it approach maximum at different times of day. In higher education curriculum planning it is accepted to arrange difficult courses be presented early morning to seek better learning. This study is aimed at investigating the relationship of medical students’ academic merits with their morningness-eveningness schedule with regard to difficult and easy courses. Methods: this research is a retrograde descriptive –analytic study. Fifth semester medical students involved in this study. Their morningness-eveningness schedule was defined by the use of a 19 items questionnaire and they were asked to determine difficulty of different courses. The critical threshold for difficulty of each course was considered by 50%. Students’ manuscripts extracted from medical school educational officials. SPSS software (ver 11.5) was used for data analysis through “t”, ANOVA and multiple regression. Results: 63(67% female and 33% male) students participate in the study. Physiology, pathology and parasitology were considered as difficult courses and Islamic ethics, nutrition, analytical history of islam, practical parasitology and physiology considered as easy courses. 11%, 60% and 29% of students were considered morningness, nonmorningness-noneveningness and eveningness, respectively. As a result, eveningness females have a considerable decrease in difficult courses (Pvalue of physiology=0.009, pathology=0.005 and parasitology=0.059). Such decrease in males was not significant. Discussion: Although, it is believed that difficult courses should be presented in early morning for better learning this study shows that eveningness students’ performance may decline significantly and it is recommended to arrange for difficult courses to be presented in special times for better performance of all students categories