摘要:مقدمه: با توجه به اهميت بهبود تغذيه در بين دختران نوجوان، مطالعه حاضر با هدف تعيين تأثير برنامه آموزشی بر آگاهی و عملکرد تغذيهای دانشآموزان دختر پايه دوم راهنمايی در ناحيه 4 شهر اصفهان انجام گرفت. روشها: پژوهش حاضر يک مطالعه نيمه تجربی است. اين مطالعه بر روی 72 دانشآموز که به صورت تصادفی در دو گروه 36 تايی تجربی و شاهد قرار گرفتند انجام شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه آگاهی تغذيهای و يادآمد 24 ساعته خوراک در 2 زمان (قبل از مداخله و 1 ماه بعد از مداخله) بود. مداخله آموزشی در گروه تجربی به صورت سخنرانی و پرسش و پاسخ در 3 جلسه آموزشی (دو جلسه برای دانش آموزان و يک جلسه برای مادران) انجام گرفت و اطلاعات حاصل از پرسشنامهها نيز توسط نرمافزار SPSS و آزمونهای t مستقل و t زوج مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج: ميانگين نمره آگاهی تغذيهای دانشآموزان در گروه تجربی و شاهد 1 ماه بعد از آموزش به50/17±59/78 و 81/17±70/50 رسيده که نسبت به قبل از آموزش افزايش معنادار داشته است. همچنين عملکرد تغذيهای نيز در گروه تجربی بهبود يافته به طوری که قبل از مداخله 3/83 درصد از دانشآموزان عملکرد تغذيهای نامناسب داشتهاند که 1 ماه بعد از آموزش به 1/36 درصد کاهش يافته اما در گروه شاهد اين ميزان( 9/88 درصد) هيچگونه تغييری نداشته است. نتيجهگيری: با توجه به پايين بودن سطح آگاهی و عملکرد تغذيهای دختران، استفاده از برنامههای آموزشی تغذيه برای بهبود آگاهی و اصلاح رفتارهای تغذيهای آنان در دوران بلوغ ضروری میباشد
其他摘要:Introduction: Regarding the importance of nutrition improvement in teenage girls, the purpose of this study is to determine effect of educational program on knowledge and nutritional behavior among second grade middle school female students in Isfahan. Methods: This is a quasi-experimental study, the research population being 72 students that were randomly divided into two groups, experimental and control. The instruments for data collection were a nutritional knowledge questionnaire, and 24 hour foods recall. Educational intervention was performed for experiment group as lecture and question and answers in 3 sessions(2 for students and 1 for their mothers). Data were collected twice (before and one month after intervent on) and analyzed by independent samples and paired t-tests using SPSS software. Results: Mean scores of nutritional knowledge in experimental and control groups were changed respectively to 78.59 ± 17.50 and 50.70 ±17.81, a month after intervention. Also, nutritional behavior in experimental group was improved, before intervention 83.3% of students had inappropriate nutritional behavior, but one month after that, it decreased to 36.1%. In control group this rate(88.9%) did not show any change. Conclusion: To improve the low level of knowledge and nutritional behavior in girls, the use of educational programs in puberty is necessary.