摘要:مقدمه: آموزش اخلاق پزشکی در مشاغل گروه پزشکی موضوعی کليدی است، زيرا اساس رابطه آنان با بيماران، يادگيری اخلاق است. اساتيد يکی از عناصر مهم آموزش اخلاق پزشکی به شمار میروند، و از عوامل مهم شکلدهنده شخصيت اخلاقی و حرفهای دانشجويان هستند. هدف اين مطالعه تبيين چالشها و مشکلاتی است که آموزش اخلاق پزشکی را تهديد میکند. روشها: اين مطالعه يک پژوهش کيفی، از نوع تحليل محتوی است. چهارده نفر از اساتيد اخلاق پزشکی دانشگاههای علوم پزشکی تهران در سال 1389 در اين مطالعه شرکت داشتند. دادهها از طريق مصاحبه نيمهساختارمند جمعآوری و با رويکرد تحليل محتوای کيفی (روش مايرينگ)، تجزيه و تحليل شدند. نتايج: تجزيه و تحليل مصاحبهها با مشارکتکنندگان در مطالعه، منجر به استخراج سه درونمايه: 1-توانايی تخصصی اساتيد اخلاق پزشکی 2-آموزش اخلاق پزشکی با روشهای تدريس فعال 3- فاصله آموزش تئوری از عمل گرديد. هر کدام از اين درونمايهها، شامل چندين طبقه اصلی و فرعی است که جنبهای خاص از چالشهای موجود در آموزش اخلاق پزشکی مرتبط با اساتيد را توصيف میکنند. نتيجهگيری: نتايج حاکی از آن است که اساتيد پزشکی به طور اعم و اساتيد اخلاق پزشکی به طور اخص نتوانستهاند نقش کليدی خود را در ارتقا و رشد اخلاقی دانشجويان ايفا کنند. بدين منظور پيشنهاد شده است دورههای آموزش تخصصی کوتاه مدت اخلاق پزشکی و روشهای تدريس فعال برای همه اساتيد پزشکی برگزار گردد و همه اساتيد پزشکی موظف شوند، با بهرهگيری از الگوهای رفتاری، زمينه ظهور صلاحيتهای اخلاقی و حرفهای را به صورت عملی در دانشجويان فراهم نمايند.
其他摘要:Introduction: Medical ethics education is a key subject in medical occupations, as learning ethics is fundamental for their relationship with patients. Teachers are of the most important elements in medical ethics education, because they are one of the most important factors of forming the morality and the professional character in students. The aim of this study is to explain challenges and problems which threaten the medical ethics education. Methods: Fourteen medical ethics teachers of universities of medical sciences in Tehran took part in this qualitative content analysis study performed in year 2010. Data was collected through semi-structured interviews and analyzed via content analysis approach (Mayring method). Results: The analysis of participants’ interviews led to the extraction of three themes as follows: 1)professional capability of medical ethics teachers; 2)medical ethics education using active teaching methods; and 3)the gap between teaching in theory and practice. Each of these themes includes several major and minor classifications, each describe a specific aspect of existing challenges in medical ethics teaching related to the teachers. Conclusion: Results indicate that medical educators in general and medical ethics teachers in particular, haven’t been efficient enough in moral development of students. Therefore, short-term professional teaching courses on medical ethics and active teaching methods are suggested to be held for all medical teachers. Besides, all medical teachers are recommended to be obliged to, as behavioral models, facilitate moral and professional development of their students in practice.