摘要：مقدمه: سازگاری و ابعاد مختلف آن از مباحث بنيادی و بسيار گسترده در روان‌شناسی محسوب می‌شود. به همين جهت شناسايی عوامل مرتبط با آن، ضمن افزايش حيطه دانش، می‌تواند کاربرد‌های زيادی در کاهش مشکلات فردی و بين فردی داشته باشد. در همين راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط انواع سبک‌های تفکر با سازگاری تحصيلی است. روش‌ها: در اين پژوهش توصيفی همبستگی، نمونه ای شامل 65 نفر از دانشجويان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی به روش خوشه‌ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از دو پرسشنامه استاندارد سبک‌های تفکر استرنبرگ- واگنر- زانگ (فرم کوتاه) و سازگاری تحصيلی بيکر و سرياک استفاده شد. داده‌ها توسط آزمون‌های آماری همبستگی پيرسون و رگرسيون چندگانه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. نتايج: نتايج حاصل از آزمون همبستگی پيرسون نشان داد که سبک‌های تفکر قضايی، اجرايی، سلسله مراتبی، آزاد انديش، بيرونی و سبک‌های تفکر نوع اول ارتباط مثبتِ معنادار و سبک تفکر آنارشی ارتباط منفيِ معنادار با سازگاری تحصيلی دارند. نتايج به دست آمده از رگرسيون چندگانه نشان داد سبک‌های تفکر نوع اول به صورت مثبت و سبک‌های تفکر نوع سوم به شکل منفی پيش‌بينی‌کننده سازگاری تحصيلی هستند و در مجموع 4 /20 درصد از واريانس سازگاری تحصيلی بر اساس اين سبک‌های تفکر قابل تبيين است. نتيجه‌گيری: بر اساس نتايج به دست آمده، سازگاری تحصيلی با انواع سبک‌های تفکر ارتباط دارد. همچنين از طريق سبک‌های تفکر نوع اول و نوع سوم می‌توان ميزان سازگاری تحصيلی دانشجويان پرستاری را پيش‌بينی کرد. بنابراين بهبود و ارتقای مسايل مربوط به سازگاری تحصيلی دانشجويان پرستاری، مستلزم توجه به انواع سبک‌های تفکر در آنان است.
其他摘要：Introduction: Adjustment together with its different aspects is considered a basic and extensive issue in psychology. Therefore, identifying the related factors, while developing knowledge of the field, can help reduce individual and inter- individual problems. Hence, the aim of the present research is to investigate relationship between thinking styles and academic adjustment. Methods: This descriptive- correlatinal study was conducted on 65 nursing students in Islamic Azad University (Khoy branch) selected through cluster sampling. To gather the data, two standard questionnaires on thinking styles of Strenberg,Wagner and Zang and academic adjustment questionnaire of Baker and Siryak were used. Data were analyzed using Pearson correlation test and multiple regression. Results: The results of Pearson correlation test showed that there were positive, significant relations between judiciary, executive, hierarchical, liberal, external and type I thinking styles with academic adjustment, while thinking style of anarchism showed a negative and significant relationship. The results of multiple regression indicated that type I thinking styles positively and type III thinking styles negatively predict academic adjustment. In general, 20.4% of variance for academic adjustment is explicable based on the preferred thinking styles. Also the academic adjustment of nursing students was above the average. Conclusion: There was a relationship between academic adjustment and the kind of thinking style. Also, one could predict nursing students’ academic adjustment by knowing their scores of type I and Type III thinking styles. Therefore, improvement and promotion of the academic adjustment of nursing students demands paying more attention to their type of thinking style.
