摘要:مقدمه: يافتن عوامل مؤثر بر توانمندیهای استادان و بهکارگيری آنها، راهکار اساسی در زمينه ارتقای کيفيت آموزش عالی است. اخيراً از بين عوامل اصلي؛ ارتقای هوش معنوی به عنوان يکی از عوامل بهبود کيفيت کاری کارکنان معرفی شده است. لذا به منظور بررسی دقيقتر اين موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط هوش معنوی با توانمندی تدريس در اعضای هيأتعلمی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. روشها: اين پژوهش يک مطالعه توصيفی مقطعی است که در دانشکده پزشکی با نمونهگيری تصادفی طبقهای انجام پذيرفت. 160 نفر (32 نفر علوم پايه و 128 نفر بالينی) از اعضای هيأتعلمی در مطالعه وارد شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه هوش معنوی کينگ و پرسشنامه خودسنجی توانمندی تدريس دانشگاه آلاباما بود. دادهها با روشهای آمار توصيفی و آزمونهای تحليلی از جمله: آزمونهای همبستگی اسپيرمن، تی، آناليز واريانس دوطرفه، من ويتنی،کروسکال-واليس، فريدمن وکای دو مورد تجزيه و تحليل قرارگرفت. نتايج: ميانگين نمره هوش معنوی اعضای هيأتعلمی 2/1±0/63 و در حد متوسط بود و ميانه نمره توانمندی تدريس 0/92 با حداقل نمره 0/39 و حداکثر نمره 0/112 گزارش شد. بين هوش معنوی و توانمندی تدريس اعضای هيأتعلمی همبستگی مثبت وجود داشت (001/0p<، 31/0rs=) نتيجهگيری: هوش معنوی اعضا هيأت علمی در حد متوسط ارزيابی شد و ارتباط مثبتی بين هوش معنوی و توانمندی تدريس وجود دارد. مطالعات بيشتری برای کشف علت و ماهيت اين ارتباط پيشنهاد میشود. همچنين عوامل مؤثر بر هوش و توانمندی تدريس نيز نياز به مطالعات بيشتری دارند.
其他摘要:Introduction: Finding and applying all factors affecting the teachers’ ability, is the key to improving the quality of higher education. Recently, promotion of SQ has been introduced as a factor in improving the quality of performance in employees. Therefore, in order to investigate this issue more carefully, this study basically aimed to determine the relationship between SQ and teaching competency in Mashhad medical faculty members. Methods: This research is a descriptive, cross-sectional study on 160 medical faculty members as subjects (32 basic science faculty members, 128 clinical science faculty members) using stratified random sampling in medical faculty. King’s SQ questionnaire and teaching competency self-assessment instrument of Alabama University were used. The data were analyzed using descriptive statistics and analytical tests such as spearman correlation, T student, two- way ANOVA, Mann-Withney, Kruskal-wallis, Friedman, and Chi-square. Results: The mean score of SQ was 63.0±1.2, which was moderate; the median score of teaching competency was 92.0 with the minimum score of 39.0 and maximum score of 112.0; There was a significant correlation (p<0.001) between SQ and teaching competency (rs=0.31). Conclusion: Faculty members’ spiritual intelligence was assessed moderately. There is a positive relationship between spiritual intelligence and teaching competency; more studies exploring the nature of this relationship are suggested. Also further studies are needed to be done on factors that affecting SQ and teaching competency.