摘要:مقدمه: با توجه به تغييرات روند توسعه رشتههای مامايی و پرستاری، خودراهبری در يادگيری در دو تا سه دهه اخير در آموزش پرستاری و مامايی مورد توجه قرار گرفته است. همچنين يکی از عوامل مؤثر دريادگيری دانشجويان، سبکهای يادگيری آنان است. هدف اين پژوهش تعيين اولويتبندی سبکهای يادگيری و نقش آن بر يادگيری خودراهبر دانشجويان دختر و پسر دانشکده پرستاری و مامايی مشهد است. روشها: جامعه آماری در اين پژوهش توصيفی همبستگی شامل دانشجويان دانشکده پرستاری و مامايی دانشگاه علوم پزشکی مشهد (550 نفر) بود که با استفاده از روش نمونهگيری طبقهای نسبی، نمونهای به حجم 214 نفر (27% مرد و 73% زن) انتخاب شد. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامههای سبکهای يادگيری کلب و آمادگی برای يادگيری خودراهبر فيشر استفاده شد. برای تحليل دادهها از روشهای آمار توصيفی (ميانگين و انحراف معيار)، و آزمونهای t-test, MANOVA , ANOVA, X2 استفاده شد. نتايج: نرخ بازگشت پرسشنامهها 87% بود. ميانگين و انحراف معيار نمره خود راهبری در بين دانشجويان دارای سبکهای يادگيری واگرا، انطباق يابنده، جذب کننده و همگرا به ترتيب عبارت بود از: 23/30±12/177، 90/21±75/176، 95/18±33/176، 55/17±14/186. البته بر اساس آزمون ANOVA اين تفاوت از نظر آماری معنادار نبود. آزمون خی دو تفاوت معناداری را در فراوانی سبک غالب يادگيری در کل دانشجويان نشان داد، اما فراوانی سبک غالب يادگيری در بين دانشجويان دختر و پسر تفاوت معنادار نبود. همچنين نتايج آزمون t مستقل و MANOVA نشان داد که تفاوت ميانگين نمره کل خود راهبری دانشجويان دختر و پسر و نيز ميانگين زيرمقياسهای آن معنادار نبود. نتيجهگيری: اولويت اول درصد قابل توجهی از دانشجويان سبک يادگيری جذبکننده بود. همچنين با توجه به عدم تفاوتهای جنسيتی در سبکهای يادگيری و خودراهبری، انطباق و سازگاری روشهای ياددهی با اين مشخصههای يادگيری در دانشجويان پيشنهاد میگردد.
其他摘要:Introduction: Self directed learning has become a focus of nursing education in the past few decades due to the developmental changes in Nursing and Midwifery. Also one of the factors effecting students' learning is their learning style. This study investigates the preferred learning style and its role in self-directed learning readiness in Nursing and Midwifery students. Methods: The statistical population in this correlation descriptive study included all undergraduate students (N=550) of Nursing and Midwifery in Mashhad University of Medical Sciences. A randomly stratified sample of 214 (%27 males and %73 females) received Kolb’s Learning Styles Inventory and Fisher’s Self-Directed Learning Readiness Scale (SDLRS). For statistical analysis, descriptive statistics (Mean, and standard deviation) and inferential statistics techniques (t test, X2 , MANOVA, ANOVA) were used. Results: Response rate was %87. Mean scores of SDLRS in students according to their preferred learning styles were 177.12±30.23, 176.75±21.9, 176.33±18.95 and 186.14±17.55 for divergent, accommodative, assimilative, and convergent styles, respectively. According to ANOVA, these mean scores were not significantly different. Chi2 test showed that while there were significant differences between the frequencies of preferred styles, there was not a significant difference in the prioritized styles between male and female students. The results of t test and MANOVA indicated that there was no significant difference between male and female students in total SDLRS scores and its subscales. Conclusion: The first priority of the majority of students was assimilative style and also there were no significant gender differences in learning styles and SDLRS scores. Accordingly, it is recommended to more adapt and adjust teaching methods to these learning traits in students.
关键词:سبکهای یادگیری; يادگيري خودراهبر; دانشجویان پرستاری و مامایی
其他关键词:Learning styles; Self-directed learning; students of Nursing and Midwifery