摘要:در سالهای اخير، شاهد تغييرات، بازنگری و اصلاحات چشمگيری در حوزه آموزش در دانشگاههای علوم پزشکی کشور بودهايم. بازنگری برنامههای درسی، به کارگيری روشهای تدريس دانشجو محور، استفاده از روشهای ارزيابی جديد، برگزاری کارگاههای آموزشی متنوع و نيز رشد فناوریهای آموزشی در کشور مثالهايی از اين تغييرات هستند. ظهور آموزش مجازی، توليد مواد آموزشی چند رسانهای و نرمافزارهای با کاربردهای مختلف نمونهای از رشد فناوریهای آموزشی در کشور است. به نظر میرسد در آيندهای نه چندان دور شاهد ظهور محصولات آموزشی مختلف در کشور خواهيم بود؛ وضعيتی که از هم اکنون آثار آن نمود پيدا کرده است. به عنوان مثال، اگر يکی از دانشگاههای علوم پزشکی قصد آنلاين کردن ارزشيابی اعضای هيات علمی، استفاده از فضای مجازی در تسهيل فرايند يادگيری فراگيران يا بررسی کيفيت آزمونها با استفاده از نرم افزار را داشته باشد با تنوعی از محصولات آموزشی مواجه میشود. تنوعی که گاهی به دليل در اختيار نداشتن اطلاعات کافی در مورد محصول مورد نظر منجر به سر درگمی و گاها انتخاب نادرست و اتلاف منابع میشود. حال اين سؤال مطرح است که دانشگاههای علوم پزشکی، مديران و مسؤولان، اعضای هيأتعلمی، کارکنان و فراگيران آن به عنوان مصرفکنندگان محصولات آموزشی چگونه میتوانند از کيفيت محصولات آموزشی اطمينان حاصل کنند؟ يکی از راهکارهای مناسب در اين خصوص به کارگيری ارزشيابی مبتنی بر مصرف کننده است. اسکريون (Scriven) که خدمات ارزندهای در زمينه ارزشيابی به جای گذاشته است، در دهه 70 ميلادی با ورود سيل محصولات آموزشی جديد به بازار کشور آمريکا رويکرد ارزشيابی مبتنی بر مصرفکنندگان را با هدف کمک به مشتريان محصولات آموزشی مطرح کرد(1). مخاطب اين ارزشيابی افراد يا مؤسساتی هستند که قصد صرف هزينه برای محصولات آموزشی را دارند. در اين رويکرد ارزشيابی کننده با تعيين معيارهای کيفيت يک محصول آموزشی، سپس تعيين استانداردهای مرتبط و در نهايت تحليل نتايج به منظور تعيين کيفيت محصول به نيازهای اطلاعاتی مصرفکنندگان در زمينه انتخاب محصول کمک میکند(2). به دليل مشکل بودن فرايند تدوين استانداردها، اسکريون با مطالعه وسيع محصولات آموزشی و آزمايش 90 محصول چک ليستی را تهيه کرد که بازگوکننده وسعت معيارهای در نظر گرفته شده است. هم اکنون مجلات و وب سايتهای مختلف در سراسر جهان با به کارگيری استانداردهای تدوين شده توسط اسکريون يا فرمهای اصلاح شده آن به ارزشيابی محصولات آموزشی میپردازند که از معروفترين آن میتوان به وبسايت(WWC What Works Clearinghouse) اشاره کرد. سايت مذکور بر مبنای پژوهشهای انجام شده با روشهای تجربی و نيمه تجربی اطلاعاتی را در مورد پيامدهای برنامهها و محصولات آموزشی فراهم میکند(3). به نظر میرسد در وضعيت کنونی کشور به منظور اطمينان از کيفيت محصولات آموزشی و کمک به مصرفکنندگان آن در انتخاب محصولات مناسب، لازم است ابتدا معيارها و استانداردهای کيفيت محصولات آموزشی متناسب با شرايط کشور تدوين شود. مشخص شدن استانداردها علاوه بر کاهش سوگيری در ارزشيابی، توليدکنندگان محصولات را به سمت توليد محصولاتی با کيفيت سوق میدهد؛ سپس تدابيری همچون چاپ و انتشار مجلات اختصاصی در اين زمينه، ارائه گزارشات ادواری با رويکرد توصيف و تحليل کيفيت محصولات آموزشی و ايجاد وبسايتها و طراحی بانکهای اطلاعاتی با هدف ارزشيابی محصولات آموزشی بر اساس استانداردهای تدوين شده و ارائه اطلاعات مورد نياز مصرفکنندگان میتواند مفيد باشد. علاوه بر اين، انجام پژوهشهای معتبر به منظور بررسی عملکرد محصول در شرايط و محيطهای مختلف به عنوان اطلاعات پايه برای مجلات، وب سايتها و بانکهای اطلاعاتی فوق ضروری است. در اين راستا، حمايت مجلات آموزش پزشکی داخلی به ويژه مجله ايرانی آموزش در علوم پزشکی به عنوان پيشگام اشاعه تجربيات آموزش پزشکی کشور به صورت انتشار پژوهشهای معتبر و بدون سوگيری انجام شده در اين زمينه کمککننده خواهد بود.