摘要:مقدمه: خودکارآمدی در احيای قلبی ريوی توصيف چگونگی رويارويی مراقبان به منظور سازماندهی و اجرای اقدامات مناسب در طی فرايند احيای قلبی ريوی است. اين باور، عاملی مهم در آموزش مهارتهای حياتی پرستاری به ويژه احيای قلبی ريوی است. از اين رو اين پژوهش با هدف تأثير شبيهسازی مبتنی بر کامپيوتر و شبيهسازی مبتنی برمانکن بر درک دانشجويان پرستاری از خودکارآمدی در احيای قلبی ريوی انجام شد. روشها: اين پژوهش يک مطالعه نيمه تجربی است که در آن 64 دانشجوی پرستاری شرکت داشته و به طور تصادفی در دو گروه شبيهسازی با کامپيوتر و مانکن قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه دو بخشی شامل، اطلاعات دموگرافيک و درک خودکارآمدی احيای قلبی ريوی بود. اطلاعات قبل و بعد از دو شيوه آموزش جمعآوری و با استفاده از شاخصهای مرکزی و پراکندگی و آزمونهای من ويتنی، ويلکاکسون مورد تجزيه تحليل قرار گرفت. نتايج: ميانگين و انحراف معيار امتياز درک دانشجويان از خودکارآمدی قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه از لحاظ آماری تفاوت معناداری داشت، گروه آموزش مبتنی بر مانکن (23/5-, Z=0001/0P<) و گروه آموزش مبتنی بر کامپيوتر (15/4-, Z=0001/0P<))، به طوری که ميانگين امتياز درک دانشجويان از خودکارآمدی بعد از آموزش در هر دو گروه، افزايش داشت. ولی تفاوت معناداری بين دو گروه مشاهده نشد (41/0P=). نتيجهگيری: براساس يافتههای اين مطالعه هر يک از دو روش شبيهسازی باعث افزايش درک خودکارآمدی در زمينه احيای قلبی ريوی شده است؛ بنابراين مراکز آموزشی میتواند بسته به شرايط و امکانات خود از هر يک از دو روش در امر آموزش دانشجويان استفاده نمايند و دانشجويان با آمادگی بيشتری در خدمت بيماران قرار گيرند.
其他摘要:Introduction: Resuscitation self-efficacy is defined as a judgment of perceived capability to organize and execute the process of care during cardiopulmonary resuscitation. It is believed to be an important factor in teaching vital nursing skills especially cardiopulmonary resuscitation. Therefore, this study aimed to investigate the impact of mannequin-based simulation and computer-based simulation on nursing students’ perception of self-efficacy in cardiopulmonary resuscitation. Methods: This quasi-experimental study was performed on 64 nursing students who were randomly assigned to computer-based simulation and mannequin-based simulation groups. Data collection tool was a two-part questionnaire including demographic information and the perceived self-efficacy of cardiopulmonary resuscitation. The data were collected before and after two methods of teaching. Data were analyzed using measures of central tendency and dispersion, Mann-Whitney, and Wilcoxon tests. Results: There was a significant difference in mean score and standard deviation of students’ perception of self-efficacy between mannequin-based group (Z=-5.23,P<0.0001) and computer-based group (Z=-4.15,P<0.0001) before and after intervention. Trainings provided to both groups of students increased their perception of self-efficacy, however, no significant difference was observed between the two groups (P=0.41). Conclusion: Results indicated that both of the simulation methods increased the perception of self-efficacy in cardiopulmonary resuscitation; therefore educational centers, depending on their situations and facilities, can use any of these methods in teaching students so that they will be prepared better to serve patients.
关键词:شبيهسازی مبتنی بر کامپيوتر; شيبهسازی مبتنی بر مانکن; درک خودکارآمدی; دانشجوی پرستاری
其他关键词:Computer-based simulation; mannequin-based simulation; perception of self-efficacy; nursing student