摘要:مقدمه: شناسايی نيازهای مشاوره دانشجويان بستر مناسبی برای سازماندهی فرايند مشاوره و راهنمايی دانشجويان در دانشگاه فراهم میآورد. اين مطالعه با هدف تعيين نيازهای مشاوره دانشجويان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال 1392 انجام شد. روشها: اين مطالعه توصيفی-مقطعی بر روی 391 نفر از دانشجويان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای مشتمل بر 34 سوال با مقياس 1 تا 4 بود که نظر دانشجويان را در مورد شدت نياز آنان به مشاوره و راهنمايی در زمينههای مختلف مورد پرسش قرار میداد. روايی پرسشنامه با روايی محتوا و پايايی آن از طريق محاسبه ضريب آلفای کرونباخ تاييد شد. تجزيه و تحليل دادهها با آزمونهای تی مستقل و ANOVA انجام شد. نتايج: ميانگين اولويت نيازهای مشاوره دانشجويان به ترتيب اهميت عبارت بودند از: در زمينه رشد و ارتقای فردی (59/0±71/2)، در زمينه نيازهای شغلی (60/0±69/2)، در زمينه نيازهای آموزشی (71/0±57/2)، در زمينه نيازهای خانوادگی و ازدواج (62/0±55/2) و در زمينه نيازهای عاطفی-روانی (66/0±47/2). دانشجويان دختر به طور معناداری در تمام زمينهها نيازهای مشاوره بيشتری اعلام داشتند (05/0> p). اما بين ميانگين نيازهای مشاوره و راهنمايی دانشجويان در هيچ يک از متغيرهای بومی بودن، محل سکونت، رشته تحصيلی و سال ورود به دانشگاه شغل و سطح سواد والدين تفاوت معنادار آماری مشاهده نشد. نتيجهگيری: از ديدگاه دانشجويان بالاترين نيازهای مشاوره در حيطه رشد و ارتقای فردی و نيازهای شغلی بود؛ لذا توصيه میشود دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در راستای فراهم نمودن زمينههای رشد و پيشرفت تحصيلی دانشجويان و جلوگيری از افت تحصيلی اين عوامل را در طراحی برنامههای مشاوره دانشجويی در دانشگاه مورد توجه قرار دهند.
其他摘要:Introduction: Identification of counseling needs of students paves the way for better organizing the process of counseling and guidance of students in university. This study aimed to determine the counseling needs of students in Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences in 2013. Methods: This cross-sectional descriptive study was performed on 391 students of Jundishapur University of Medical Sciences. Data collection tool was a self-administrated 4-point scaled questionnaire including 34 items which asked students’ opinions on their needs to counseling and guidance in different areas. Validity of the questionnaires was confirmed by content validity and its reliability was confirmed usingCronbach’s Alpha Coefficient. The data were analyzed by SPSS software using t-test and ANOVA. Results:The mean of counseling need priorities, in order of importance, were: personal development (2.71±0.59), vocational needs (2.69±0.60), educational needs (2.57±0.71), family and marriage needs (2.55±0.62), and emotional-psychological needs (2.47±0.66). Counseling needs of female students were significantly greater than male students in all areas (p<0.05). No significant difference was found between indigenousness, field of study, year of admission, job, parents’ education and the counseling needs of student (p>0.05). Conclusion: Results showed that personal development and vocational needs were the most important counseling needs of students; it is therefore recommended that universities and higher education institutes consider these factors in designing university counseling programs in order to facilitate students’ academic achievements and to prevent their academic failures.