摘要:مقدمه: آموزش پزشکی دردهههای اخير رويکرد جديدی نسبت به تجربه بالينی زودرس داشته است. تعيين اهداف دورههای برخورد زودرس با محيط بالينی با توجه به اهميت و قابليت دستيابی آنها از ديدگاه شرکتکنندگان، هدف اين مطالعه است. روشها: در يک مطالعه توصيفی، 70 نفر از دانشجويانی که قبلاً در دوره برخورد زودرس با محيط بالينی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان شرکت کرده بودند، برای مطالعه دعوت شدند. پرسشنامهای که بر اساس اهداف برنامههای مشابه در مطالعات ديگر طراحی شده بود، تکميل کردند. اين پرسشنامه شامل 22 عبارت در قالب مقياس ليکرت و به شکل نمرهدهی جداگانه به دو جنبه اهميت و قابليت دستيابی به اهداف طراحی شده بود. نمره اهميت و قابليت دستيابی به اهداف و همچنين ارتباط اين دو با يکديگر و عبارات دارای بالاترين درصد موافقت بيان شده است. نتايج: هفتاد و دو درصد دانشجويان در مطالعه شرکت کردند. آلفای کرونباخ برای پرسشنامه 91/0 بود. ميانه نمرات اهميت بزرگتر و مساوی 4 و در مورد قابليت دستيابی ميانه 7 عبارت 3 و ميانه بقيه اهداف مساوی يا بزرگتر 4 بود. ميانگين نمره اهميت 7/0±98/3 و ميانگين و انحراف معيار نمره دستيابی 53/0±51/3 از نمره پنج بود. بطور کلی ارتباط ناچيزی بين اهميت و دستيابی به اهداف وجود داشت. نتيجهگيری: اهداف مشخص شده برای دوره برخورد زودرس با محيط بالينی از جهت اهميت و قابليت دستيابی مناسب بودند، اما بايد تلاش بيشتری برای کمک به دانشجويان در زمينه ادغام علوم پايه و بالينی انجام شود. همچنين اين مطالعه، الگوی مناسبی برای روش تعيين اهداف دورههای برخورد زودرس با محيط بالينی با توجه به نيازهای خاص هر دانشگاه ارائه داده است. مطالعات بيشتر برای تبديل اين اهداف به اهداف عينی آموزشی مورد نياز است.
其他摘要:Introduction: In recent decades, medical education has been following new approaches to early clinical exposure. This study was designed to determine early clinical exposure (ECE) objectives and their availability and importance from the participants’ viewpoint. Methods: In a descriptive study, 70 students who had participated in ECE at Isfahan Medical University were asked to complete a questionnaire based on ECE goals in other similar studies. The questionnaire included 22 items based on Likert scale and asking about two aspects of importance and availability of objectives. The total score for importance and availability and their relationship are reported. Items resulted in the greatest degree of agreement are presented as well. Results: Seventy two percent of the students took part in the study and Cronbach’s alpha for the questionnaire was equal to 0.91. The median of all items indicating the importance of objectives was 4 and higher. The availability items had the median score equal to 3 in 7 items and equal or greater than 4 in the rest of items. The mean of total importance score was 3.98±0.7 and of total availability score was 3.51±0.53 out of 5. There was a small correlation between importance and availability of objectives. Conclusion: The determined goals were appropriate for our ECE program in the case of importance and availability but more attempts is needed to help students with basic sciences and clinical education integration. This study provided a good model to determine ECE objectives based on each university’s specific needs. More studies are recommended to design these educational goals in an objective manner.
关键词:برخورد زودرس; محيط بالينی; اهداف.
其他关键词:: Early clinical exposure; Clinical Environment; Objectives