摘要:مقدمه: برای بهبود کيفيت آموزش بالينی، بايد وضعيت آن همواره مورد ارزشيابی قرار گيرد. اين مطالعه با هدف تعيين موانع و مشکلات و راهکارهای بهبود کيفيت آموزش بالين از ديد مربيان بالينی دانشکدههای پرستاری تهران در سال 1384 انجام شد. روشها: در اين مطالعه توصيفی- مقطعی، 60 مربی بالينی شاغل در دانشکدههای پرستاری شهر تهران، به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامهای روا و پايا در 5 حيطه عملکرد مربيان بالينی، برنامهريزی آموزشی، محيط بالينی، خصوصيات دانشجويان و تسهيلات رفاهی و آموزشی بود. در تجزيه و تحليل اطلاعات از آمار توصيفی، آزمون آماری t مستقل و آناليز واريانس در نرمافزار SPSS استفاده شد. نتايج: مربيان کيفيت آموزش بالين را در حيطههای محيط بالينی و تسهيلات رفاهی و آموزشی متوسط و وضعيت ساير حيطهها را در حد ضعيف گزارش نمودند. عدم وجود علاقه و انگيزه دانشجويان در محيط بالينی، به عنوان مهمترين مانع آموزش بالينی و توجه بيشتر برنامهريزان و مسؤولان پرستاری برای برنامهريزی مناسب برای بالين به عنوان مهمترين راهکار بهبود وضعيت ابراز گرديد. نتيجهگيری: آموزش بالين از کيفيت مطلوبی برخودار نمیباشد. بنابراين، به نظر میرسد کاهش يا بهبود اين چالشها، مستلزم همکاری مربی، پرسنل بالينی، سوپروايزران آموزشی، سرپرستاران، مديران پرستاری، مسؤول برنامهريزی آموزشی و ساير مسؤولين رده بالا مديريتی باشد
其他摘要:Introduction: The situation of clinical education should be always evaluated in order to improve its quality. This study was performed to determine the viewpoints of clinical instructors about obstacles of clinical teaching and strategies for improving its quality in Tehran Nursing Schools in 2005. Methods: In this cross-sectional survey 60 instructors of Tehran’s nursing and midwifery schools were selected by census sampling method. The data collection tool was a valid and reliable questionnaire consisted of 5 domains including the performance of clinical instructors, curriculum design, clinical environment, students’ characteristics, and educational and welfare facilities. Data was analyzed by SPSS software (13.0), using descriptive statistics, t-test and one-way ANOVA. Results: The instructors reported the quality of clinical education average in the domains of clinical environment and educational facilities, and weak in other domains. Lack of interest and motivation in students was the main obstacle for clinical education. Paying more attention to appropriate planning for clinical education was mentioned as the best strategy for quality improvement. Conclusion: The quality of clinical teaching was unsuitable. In order to overcome these challenges, the collaboration of instructors, staff, educational supervisors, head nurses, nursing managers and other managerial levels is recommended.