چکيده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی دو ديدگاه متفاوت دربارهی تفکر افسردگی است . ديدگاهی که افسردگی را بازتابی از افزايش عمومی دسترس پذيری ساختارها و خاطرات منفی میداند و ديدگاهی که تفکر افسردگی را بازتابی از تغيير در سطح کلیتر بازنمايیهای شناختی تعريف میکند.
روش: آزمودنیهای اين پژوهش 54 نفر بودند که در سه گروه گنجانده شده بودند: 18 نفر مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (10 زن ،8 مرد)، 18 نفر مبتلا به اختلال وسواس جبری (10 زن، 8 مرد) و 18 نفر بهنجار (10 زن ،8 مرد) که به شيوهی نمونهگيری در دسترس انتخاب شدند. برای بررسی پيشبينیهای متعارض برآمده از اين دو ديدگاه بيماران افسرده، بيماران وسواسی و گروه گواه بهنجار به تکليف جملات ناتمام، مقياس نگرشهای ناکارآمد کمالگرايی و مقياس نگرشهای ناکارآمد تأييدخواهی پاسخ دادند.
يافتهها: نتايج تحليل واريانس يکطرفه نشان داد که تفاوت معنیداری در آزمون تکليف جملات ناتمام، مقياس نگرشهای ناکارآمد و در زمينه تأييدخواهی، ميان سه گروه افسرده، وسواسی و بهنجار وجود دارد. همچنين آزمون پيگيری توکی نشان داد که گروه افسرده تفاوت معنیداری با گروه بهنجار دارد، اما تفاوت موجود ميان گروه افسرده و وسواسی معنیدار نبود.
نتيجه: نتايج از پيشبينی ديدگاه الگوهای ذهنی طرحوارهای حمايت میکند. اگرچه وجود شناختهای مربوط به کمالگرائی و تأييدخواهی برای بيماران وسواسی هم مورد تأييد قرار گرفت، اختصاصی بودن آن برای بيماران افسرده تأييد نشد.
Abstract
Objectives: The purpose of this research is to investigate two different perspectives on depressive thinking. One viewpoint considers depression as a reflection of increasing general accessibility of negative constructs and depressive memories the other defines depressive thoughts as a reflection of changes at a more general level of cognitive representation.
Method: 54 subjects selected by convenient sampling method took part in the study. They were assigned to the following three groups: 18 patients suffering from major depression, 18 patients suffering from obsessive-compulsive disorder, and finally 18 normal subjects compo-sing the control group (10 female and 8 male in each group). To investigate contrasting predi-cations from the two perspectives, depressed patients, obsessive patients, and normal control groups responded to Dysfunctional Attitude Scale (DAS), perfectionism, DAS-need for approval, and Sentence Completion Task.
Findings: The result of one-way analysis of variance showed a significant difference between depressed, obsessive, and normal groups on Sentence Completion Task and DAS-need for approval test.Furthermore, the follow up Tukey test indicated a significant difference between depressed and the normal groups there was not a significant difference between depressed and obsessive groups.
Results: The results supported schematic mental prediction. Since schematic model was established for perfec-tionism and need for approval in obsessive patients, its exclusive explanation for depressed patients may not be confirmed.