هدف: در بيشترکشورهای پيشرفته جهان بانکهای بافتی، اسيد دئوکسیريبونوکلئيک و اسيد ريبونوکلئيک برای بررسی های ژنتيکی در انواع اختلال های پزشکی ساخته شده تا با تصويب پروژهای پژوهشی نمونهها به پژوهشگران واگذار گردد و از هدررفتن وقت و هزينه برای آمادهسازی هر پروژه جلوگيری شود. در اين بانکها بيماران بر پايه معيارهای تشخيصی بينالمللی بهدقت ارزيابی میشوند. از اين رو جمعبندی يافتهها از توافقپذيری بالاتری نسبت به پژوهشهای پراکنده برخوردار بوده و امکان انجام بررسیهای فراتحليل بر روی يافتههای بهدست آمده در آزمايشهای گوناگون فراهم میشود. روش: برای ساخت چنين بانکی برای اختلالهای روانپزشکی در جامعه ايرانی، پس از روشنسازی هدفها و گرفتن رضايتنامه از بيماران و انجام مصاحبه بالينی ساختاريافته برای اختلالهای محور يک DSM-IV SCID-I))، 300 نمونه بزاقی بهکمک کيت اوراژن اسيد دئوکسیريبونوکلئيک گردآوری شده و دادههای جمعيت شناختی، سابقه خانوادگی، زمان شروع و طول بيماری، داروهای مصرفی و مانند آنها در پرونده بيماران ثبت گرديد و امکان ارتباط با آنها برای تکميل اطلاعات و بررسی سير بيماری فراهم شد. يافتهها: بانک نمونه بزاقی برای استخراج اسيد دئوکسیريبونوکلئيک از 300 بيمار روانپزشکی شامل اختلال دو قطبی، اسکيزوفرنيا، اختلال افسردگی اساسی، اختلال وسواسی- اجباری و اختلال بيش فعالی با کمبود توجه از ميان بيماران بيمارستانهای روانپزشکی، همچنين سی تن از بستگان درجه اول بيماران دچار اختلال دوقطبی و اسکيزوفرنيا و 100 نفر به عنوان گروه گواه که با دو گروه پيشين همتا سازی شده بودند گردآوری شد. نتيجهگيری: امکان اهداء نمونه های اسيد دئوکسیريبونوکلئيک برای بررسیهای ملی يا بینالمللی فراهم شده است.
Objectives: In most advanced countries, there are tissue, deoxyribonucleic acid (DNA) and ribonucleic acid (RNA) banks which have been made to provide samples for researchers in order to speed up genetic studies in different medical disorders. This may save time and materials in comparison to self-governing projects that usually spend months to collect samples independently. In these banks patients are cautiously diagnosed based on international diagnostic criteria. Thus, the results are more reliable than scattered studies and meta-analysis can be done with the data generated in different laboratories using the same samples. Method: For the establishment of a DNA bank for psychiatric disorders in Iran, after clarifying the aims and signing the consent forms, 300 saliva samples were collected using Oragene DNA Kit from the patients diagnosed based on the Structured Clinical Interview for DSM-IV Axis I Disorders (SCID-I). Related data to demographics, family history, date of disorder onset, duration of disorder, drugs in use and other variables were compiled and opportunity for future contacts was set to gather more information including the course of disorders. Results: A saliva bank for DNA extraction of 300 psychiatric patients suffering from schizophrenia, bipolar disorder, major depressive disorder, obsessive-compulsive disorder and attention deficit hyperactivity disorder, 30 ones relatives as well as 75 matched healthy control subjects for genetic and epigenetic studies was established. Conclusion: The opportunity for donation of DNA samples collected from Iranian psychiatric patients has been provided to be used in hundreds of national and international genetic studies.