هدف: هذيانی يکی از اختلالهای نه چندان شايع پسيکوتيک است که بيشتر با هذيانهای منفرد و شکليافته (معمولاً از نوع گزند و آسيب، حسادت و خودبيمارپنداری) مشخص ميشود. هدف اين پژوهش بررسی اختلال هذيانی از نظر همهگيرشناسی نشانهشناسی، پديدارشناسی و افتراق آن از ساير اختلالهای روانی بوده است. روش: در اين پژوهش 51 بيمار (34 مرد، 17 زن، 45 مورد بستری و 6 مورد سرپايی) که با مراجعه به پرونده ايشان بر پايه معيارهای تشخيصی DSM-IV دارای اختلال هذيانی تشخيص داده شده بودند انتخاب و در مدت دو سال در بيمارستان روزبه مورد بررسی قرار گرفتند. گردآوری دادهها به کمک يک پرسشنامه 49 مادهای، آزمون هوشی وکسلر و سيتی اسکن انجام گرديده است. يافتهها: شايعترين نوع هذيان، هذيان گزند و آسيب و حسادت (به ترتيب 2/49% و 7/40%) بودند. ميانگين سن شروع هذيان در آزمودنيهای پژوهش حدود 41 سال بود. چهار پنجم بيماران سطح اقتصادی - اجتماعی پايينی داشتند. شيوع عمل به هذيان، شروع تدريجی، و اختلال خلقی ثانويه در اين بررسی حدود 70% بود و در 45% موارد فشارهای روانی حاد در پس زمينه بيمار وجود داشت. شيوع سابقه خانوادگی اختلال روانی، بيماری عضوی و کاربرد نابجای مواد نيز 30% براورد شد. نتيجه: در مجموع به نظر ميرسد الگوی اختلال هذيانی در اين بررسی تفاوت چندانی باساير بررسيهای انجام شده نداشته باشد.
Objectives: delusional disorder is not a common psychotic disorder, often characterized by single and systematic delusion. The present study was designed to examine delusional disorder in terms of epidemiology, symptomatology and, phenomenology. Method: the subjects were 51 patients (34 male, 17 female, 45 hospitalized, and 6 out patients), who were diagnosed as suffering from delusional disorder on the basis of DSM-IV diagnostic criteria. They were studied for a period of two years at Rooxbeh hospital. The data was collected through a 49 item questionnaire, a Wechsler IQ test, and CT scans. Findings: the most prevalent delusions were found to be persecutory and jealously delusions (49.2% and 40.7% respectively). The average age for the onset of the disorder was about forty one. 20% of the patients were from low socio-economic conditions. In 45% of the cases, severe mental stress was noticed in the background. Traces of mental disorder in the family history, organic disease, and substance abuse were estimated to be 30 %. Results: the pattern of delusional disorder in this study seems not to be much different from that of similar studies.
.