هدف: پژوهش حاضر با هدف مقايسه دختران فراری و غيرفراری در ابعاد دلبستگی، تنظيم هيجانی و شيوههای مقابله انجام شد. روش: نمونه پژوهش شامل 90 نفر (45 دختر فراری و 45 نفر گروه کنترل) بود که بهصورت در دسترس انتخاب شدند. شرکتکنندگان به پرسشنامه دلبستگی به والدين و همسالان (IPPA)، مقياس مشکل در تنظيم هيجانی (DERS) و مقياس مقابله نوجوانان (ACS) پاسخ دادند. دادهها با آزمون t مستقل و همبستگی پيرسون مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافتهها: دختران فراری در ابعاد دلبستگی و تنظيم هيجانی با گروه کنترل تفاوت معنیدار داشتند (01/0p<). همچنين در شيوههای مقابله، در خردهمقياسهای حل مسأله کارآمد و کنارآمدن نابارور ميان دو گروه تفاوت معنیدار وجود داشت (01/0p<). نتيجهگيری: يافتهها بر اهميت ابعاد دلبستگی، تنظيم هيجانی و شيوههای مقابله در پديده فرار دختران از منزل تأکيد دارد.
Objectives : The aim of present research was to compare the attachment dimensions, emotion regulation, and coping strategies between the runaway girls and the control group. Method: The study sample consisted of 90 persons (45 runaway girls and 45 control probands) selected using convenience sampling. Participants completed the Inventory of Parents and Peer Attachment (IPPA), Difficulties in Emotion Regulation Scale (DERS) and Adolescents Coping Scale (ACS). The data were analyzed through the independent t-test and Pearson correlation. Results: The runaway girls significantly were different from the control group in the attachment dimensions and emotion regulation (p<0.01). In addition, there was significant difference between the two groups in coping strategies, subscales of the efficient problem solving and non-productive coping (p<0.01). Conclusion: The results emphasized on the importance of attachment dimensions, emotion regulation, and coping strategies in the phenomenon of girls running away from home.