زمينه و هدف: بررسی حوادث نشان می دهد که وقوع بيش از 90 درصد حوادث صنعتی به خطاهای انسانی مربوط است. خطاهای انسانی نيز از شکست های شناختی ناشی می شوند. خطاهای شناختی، خطا هايی با پايه شناختی هستند که در طی انجام وظيفه ای که فرد معمولا آن را بدون خطا انجام داده است رخ می دهند. اين اشتباهات شامل مشکل در حافظه، توجه و عمل می باشد. بنابراين، هدف از اين مطالعه، طراحی ابزاری جهت تخمين شکست های شناختی شغلی تعيين شد.

  روش بررسی: اين مطالعه، يک بررسی توصيفی تحليلی است. در اين مطالعه برای بررسی روايی، سازگاری درونی و تکرارپذيری پرسشنامه شکست های شناختی، به ترتيب از روشهای روايی محتوايی، ضريب آلفای کرونباخ و بازآزمايی استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار Excel 2007 و نرم افزار SPSS 15 تجزيه و تحليل گرديد.

  يافته ها: نتايج نشان داد که پنج سوال از 35 سوال مربوط به پرسشنامه شکست های شناختی شغلی از نظر روايی محتوايی پايين بوده و بايد رد شوند. و شاخص روايی محتوايی پرشسنامه نهايی مقدار 7/0 محاسبه شد که قابل قبول است. نتايج نشان داد که پرسشنامه نهايی پايا (96/0 = α ) و تکرار پذير می باشد ( 996/0 = ICC و 001/0 > P ).

  نتيجه گيری: برای سنجش شکست های شناختی شغلی می بايست از يک ابزار قابل اعتماد استفاده نمود. با توجه به نتايج بدست آمده در اين مطالعه، پرسشنامه فراهم آمده برای استفاده در محيط های کاری پايايی مطلوب و روايی نسبتا مناسبی دارد.

  Background and aims: Accident investigation show that more than 90 percent of accidents cause by human errors. Human errors are also due to cognitive failures. Cognitive failures can be defined as cognitive-based errors on simple tasks that a person is normally able to complete without fault; such mistakes include problems with memory, attention or action. The present study was designed to develop a measurement tool for the estimation of cognitive failures in industrial workplaces.

  Methods: In the present analytical-descriptive study, an Occupational Cognitive Failure Questionnaire (OCFQ) was developed. For the evaluation of validity, internal consistency and repeatability of the OCFQ the content validity, Cronbach α coefficient and test-retest methods were used, respectively.

  Results: A draft of 35-items questionnaire was created and following the evaluation of validity, five items were rejected. The new measuring instrument with 30-items was developed. The CVI for the final OCFQ was found to be acceptable (CVI=0.7). Results showed that the final OCFQ was internally consistent (α=0.96) and repeatable (ICC =0.996 and P<0.001).

  Conclusion: For measurement of cognitive failure in industrial workplaces, a valid and reliable instrument is required. Based on the obtained results, it can be concluded that the developed questionnaire (OCFQ) is a valid and reliable tool for the estimation of cognitive failures in industrial workplaces.