زمينه و هدف: آزبست بطور وسيعی در توليدات صنعتی همچون ورقهای سيمان آزبستی، لولههای سيمان آزبستی، کلاچ و لنت ترمز، صفحات عايق الکتريکی و گرمايی ، کانال های تهويه و غيره کاربرد دارد. مواجهه گروههای مختلف شغلی و غير شغلی با اين ماده سرطانزا و ضرورت تعيين ميزان مواجهه کارگران با آزبست در صنايعی که از اين ماده استفاده می کنند باعث توسعه روشهای متنوع مطالعه غلظت الياف هوابرد آزبست شده است.
روش بررسی: در اين مطالعه از فرايندهای مختلف يک کارخانه توليدی ورق و لولههای سيمان آزبستی در تهران تعداد 90 نمونه بر روی فيلتر غشايی مخلوط استر سلولزی جمعآوری شد. مراحل آماده سازی نمونه روی نيمی از هر فيلتر مطابق روش نايوش7400 انجام شد و جهت شمارش الياف آزبست از ميکروسکوپ فازکنتراست نوری استفاده گرديد. نيمه ديگر فيلتر نيز جهت تعيين عناصر تشکيل دهنده الياف موجود در هوای محيط کار با استفاده از ميکروسکوپ الکترونی روبشی مورد استفاده قرار گرفت.
يافته ها: دامنه غلظت الياف آزبست با استفاده از روش نايوش 7400، 44/0-02/0 به دست آمد. از مجموع 90 نمونه تهيه شده ، 50 درصد مقادير بالاتر از حدود مواجهه شغلی را نشان دادند. آلودهترين مکان در اين صنعت سالن آسياب ضايعات با ميانگين غلظت الياف 05/0±37/0بود و تمامی نمونههای اين قسمت مقاديری بالاتر از حدود مجاز مواجهه شغلی را به خود اختصاص دادند. مطالعه نمونهها به کمک ميکروسکوپ الکترونی روبشی نيز نشان داد که نوع الياف موجود در نمونه ها کريزوتايل می باشد.
نتيجه گيری: بالاتر بودن بيش از 50 درصد نتايج شمارش الياف آزبست از نمونههای جمع آوری شده در اين صنعت نسبت به حدود تماس شغلی می تواند پيامدهای ناگواری از جمله افزايش احتمال بروز بيماریهای مرتبط با استنشاق الياف آزبست را در آينده در پی داشته باشد. همچنين راهبردهای پيشگيرانه در مطالعات بهداشت حرفهای ايجاب میکند که پس از گذشت 50 سال از مصرف آزبست در صنايع ايران، متخصصين کشور بتوانند همزمان به چند روش ساده و دقيق در ارزيابی الياف آزبست دسترسی داشته باشند و از اين رو بايد در کنار روش نايوش 7400، توسعه ساير روش های ميکروسکوپی از جمله ميکروسکوپ الکترونی روبشی مورد توجه قرار گيرد
Background and aims : Asbestos minerals are divided into two main groups including serpentine and amphiboles and each has one or more subgroups. These minerals have been used in industrial products such as cement-asbestos sheet and pipe, brake shoe, clutch and insulation materials. Occupational and non - occupational exposures by this carcinogenic material have caused to develop several methods to evaluate airborne asbestos fibers. But in this way, NIOSH 7400 as the conventional method has some shortages that confirm necessity of studying of other microscopic methods in asbestos fibers evaluation.
Methods: In this study, 90 samples from different points of a cement- asbestos industry in Tehran (IRAN) have been collected on MCE filters. According to NIOSH 7400, half of each filter was prepared and then fiber counting was accomplished by phase contrast microscopy. The other part of filters were used for identification of asbestos fibers types by scanning electron microscopy.
Results : According to NIOSH 7400, fibers concentration range were determined 0.02 – 0.44 . The maximum concentration of airborne asbestos was 0.37±0.05 that was related to recycling process. Study of elemental composition of fibers by scanning electron microscopy confirmed that the type of fibers was chrysotile.
Conclusion: More than 50 percent of collected samples in this industry have concentrations above occupational exposure limits that may increase asbestos related diseases in the future. The preventive approaches in occupational health studies necessitate that in order to evaluate airborne asbestos fibers, the occupational hygienists need to be access to several methods. Therefore development of other microscopic methods such as scanning electron microscopy besides NIOSH 7400, must be considered.