زمينه و هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی و تاثير مدل ويژگی های شغلی و ارتباط آن با سطح رضايت شغلی کارکنان شاغل در يک صنعت خودروسازی می باشد.
روش بررسی: در اين مطالعه توصيفی - تحليلی 150 نفر از کارگران شاغل در يکی از صنايع خودروسازی شهر تهران به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات 3 پرسشنامه، مشخصات دموگرافيک، مدل ويژگی های شغلی هاکمن و اولدهام و رضايت شغلی هرزبرگ بودند. برای تجزيه و تحليل داده ها از نرم افزار SPSS ويرايش 18 و از آمار توصيفی و آزمون تحليلی اناليز واريانس ، آزمون تی – تست،آزمون همبستگی و آناليز رگرسيون استفاده شد.
يافته ها: نتايج مطالعه حاضر نشان داد که 3/83% افراد دارای توان بالقوه انگيزشی پايين و بقيه دارای دارای توان بالقوه انگيزشی متوسط بودند. 3/15% افراد دارای رضايت شغلی پايين،7/68% دارای رضايت شغلی متوسط و 16% دارای رضايت شغلی بالا بودند. نتايج نشان دادند که بين توان بالقوه انگيزشی و تمام ابعاد آن با رضايت شغلی ارتباط معناداری وجود دارد(001/0p=). همچنين مطابق با يافته ها مشخص شد که تنوع شغلی بر عامل رضايت شغلی دارای بيشترين تاثير بوده است.
نتيجه گيری: نتايج مطالعه حاضر به نقش و تاثير مديريت و سرپرستان جهت انجام مداخلات مؤثر در جهت بهبود توان بالقوه انگيزشی و رضايت شغلی تاکيد می کند. بنابراين انجام مطالعات بيشتر در آينده در جهت شناسايی ديگر فاکتورهای تاثير گذار بر توان بالقوه انگيزشی و رضايت شغلی پيشنهاد می گردد.
Background and aims: The present study was aimed at investigating job motivational potential level and job satisfaction among workers of automotive industries.
Methods: In this Descriptive - analytical study, 150 workers of automotive industries at Tehran city werechosen by simple random sampling. Data collection tool were three questionnaires for demographic, Job Characteristics Model and job satisfaction information, which were filled up by the participants. Statistical analysis was performed with SPSS (version 18.0)using descriptive statistics including t-test, Analysis of Variance (ANOVA), The correlation coefficient and factorial regression.
Results: The results revealed that 83.3% of workers had low MPS (motivating potential score) and the MPS value for the remaining participants wasconsidered as moderate.Based on our results, 15.3%, 68.7% and 16% of respondents had low, moderate and high job satisfaction, respectively. There was a significant relationship between employees’ motivation and all related dimensions with their job satisfaction ) p<0.001). Further, it was revealed that the job variety was the most significantcharacteristic influencing the job satisfaction.
Conclusion : Our results are in agreement with the literature which emphasesthe important role of management systems and policy makers implementing effective interventions to improve MPS and job satisfaction. Further research should be performed to find other factors influencing motivation and job satisfaction.