摘要:مقدمه: تقاضا برای برنامههای درسی که دربرگیرنده بازتابهای اجتماعی و مشارکت افراد در شکلدهی مستمر اجتماع است، رو به افزایش گذاشته است. این مطالعه، به طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی تجربه شده با تأکید بر دیدگاههای اندیشمندان پدیدارشناس میپردازد. روشها: پژوهش حاضر در دو سطح انجام شد. در سطح اول با استفاده از روش مطالعه نظری و تأکید بر دیدگاههای ون منن (van Manen) و تد آئوکی (Ted Aoki) به طراحی الگو اقدام گردید. در سطح دوم یک پژوهش کیفی از نوع تجربه زیستشده- پدیدارشناختی انجام شد. دانشجویان رشته تحصیلی دندانپزشکی و کارشناسی ارشد پرستاری در دانشگاههای آزاد خوراسگان اصفهان و علوم پزشکی اصفهان مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند و نتایج به دست آمده با استفاده از الگوی ون منن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: سطوح الگوی طراحی شده عبارت بودند از: برنامه درسی مورد انتظار، برنامه درسی تصوّری، برنامه درسی نهفته، برنامه درسی تعاملی (فعالیت پداگوژیک، روابط والدینی، برنامه درسی مستورشده) تأثیرات پداگوژیک و خودفکوری. نتیجهگیری: استفاده از الگوی برنامه درسی تجربهشده، با توجه به سطوح پیشنهادی آن، امکان تفکر و تأمل و خودارزیابی را در یادگیرنده فراهم، و با شناخت تجارب فردی دانشجویان و توجه به فرایند تدریس- یادگیری، تأثیر برنامه درسی را بیشتر میکند.
其他摘要:Introduction: This study tries to design and validate the experiential curriculum model putting emphasis on phenomenological scientists' viewpoints. Method: This study was conducted in two phases. In the first phase, the model was designed based on a theoretical study emphasizing the perspectives of Van Manen and Ted Aoki. In the second phase, a phenomenological study was conducted. Students of dentistry and master of nursing in Khorasgan Azad University and Isfahan University of Medical Sciences were deep interviewed and the results were analyzed using Van Manen model. Results: The levels of the designed model included Expected Curriculum, Imaginal Curriculum, Concealed Curriculum, Interactive Curriculum (pedagogical action, in loco parentis, covered curriculum), Pedagogical Influences and Self-reflection. Conclusion: One of the basic needs of educational institutions is to increasingly adapt to the parenting criteria, norms and relations which parents themselves seem to have forgotten. This issue poses the need for a profound relation between the essence of teaching and parenting, one that seldom receives attention. The "influence" has to be on the heart and the center of interactions and specific situations as well as on the communications between the instructor and student that are aimed at students' self-reflection.