摘要:مقدمه: نظرات گوناگونی در مورد آثار امتحانات جامع پیشکارورزی و علوم پایه بر آموزش و کیفیت زندگی دانشجویان مطرح گردیده است. این مطالعه با هدف بررسی نظرات دانشجویان پزشکی درمورد توانایی ارزیابی و فواید و معایب این امتحانات انجام شد. روشها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 91 دانشجو به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه خودساخته بود که پس از طراحی نمودار درختی، امتیازگذاری و تهیه بانک سؤال، مطالعه مقدماتی انجام یافت و بر اساس بررسی روایی صوری و محتوایی سؤالات، سؤالات نهایی انتخاب گردید. دادهها بانرمافزار SPSS تحلیل گردید. نتایج: نوزده دانشجوی فیزیوپاتولوژی، 44 کارآموز و 28 کارورز در این مطالعه شرکت کردند. دانشجویان، امتحان پیشکارورزی را برای سنجش اطلاعات دانشجو ضروری دانستند ولی در مورد علوم پایه چنین نبود. هر دو گروه معتقد بودند آزمونها قادر به ارزیابی نتیجه سعی و کوشش چندین ساله و مهارت و نگرش دانشجو نیستند و فراگیری معلومات برای این آزمونها در حل سؤالات بالینی در برخورد با بیمار بیتأثیر است، این امتحانات با ایجاد استرس زیاد، سبب مختل شدن زندگی دانشجو میشود، و نتایج امتحانات موقتی است و اثر کاربردی ندارد. نتیجهگیری: اکثر دانشجویان امتحانات جامع را روش مناسبی برای سنجش مهارتهای عملی نمیدانند وعدم قبولی در امتحان، برابر با شش ماه وقفه در دوران تحصیل آنان خواهد بود. شاید بهتر باشد امتحانات با شیوه OSCE و با فواصل کمتر، جانشین این دو امتحان جامع شوند و به امتحانات انتهای هر بخش در ارزشیابی دانشجو، بهای بیشتری داده شود.
其他摘要:Introduction: Different viewpoints have been presented concerning the impressions left by preinternship and basic sciences exams on students' education and quality of life. This study was performed in order to investigate medical students' viewpoints toward evaluation aptitude as well as advantages and disadvantages of these exams. Methods: Ninety one students based on census method were studied in this descriptive cross-sectional study Data gathering instrument was a researcher-made questionnaire. Following designing a tree diagram, scoring, and developing a question bank, the pilot study was performed. Then, based on the face and content validity, final questions were selected. Data was analyzed by SPSS software. Results: Nineteen physiopathology students, 44 clerks, and 28 interns participated in this study. Students considered preinternship examination as necessary for evaluation of students' knowledge, but the same was not true about basic sciences examination. Both groups believed that examinations were not capable of assessing the students' endeavors during several years as well as their skills and attitude. Also, memorizing information for passing these exams would not prove helpful in dealing with patients. These exams exerting too much stress on students affect their life while the achieved results are provisional having no applicability. Conclusion: Most students do not believe in comprehensive exams as an appropriate method for assessing practical competencies while failing these examinations leads to a 6 month delay in their education. It is suggested to assess students using OSCE method in short intervals rather than these two comprehensive exams. It is also recommended to put more emphasis on final examinations of each ward.
关键词:نظرات; دانشجوی پزشکی; امتحانات جامع; علوم پایه; پیشکارورزی
其他关键词:Viewpoints; Medical student; Comprehensive exams; Basic Sciences; Preinternship.