摘要:مقدمه: تفکر انتقادی مهارت و قابلیتی ضروری، برای کسب آگاهی از موقعیت پر خطر مامایی، ارزیابی تصمیمات بالینی و طراحی برنامه مراقبتی صحیح برای حفظ سلامت مادر و کودک میباشد. این مطالعه با هدف تبیین تجارب ماماها از بهکارگیری تفکر انتقادی در موقعیتهای پرخطر طراحی گردید. روشها: این مطالعه به شیوه تحلیل محتوی کیفی انجام شد. مشارکتکنندگان 14 کارشناس مامایی شاغل در اتاق زایمان بودند که با نمونهگیری هدفمند از بین داوطلبین انتخاب شدند. دادهها با روش ضبط مصاحبه فردی جمعآوری و تحلیل گردید. دستهبندی کدهای استخراجی از متون، به طور مکرر با مقایسه گروههای مشابه صورت گرفت و سر انجام 2 طبقه اصلی و 8 طبقه فرعی در این زمینه ظهور یافت. نتایج: تحلیل گفتههای مشارکتکنندگان در توصیف بهکارگیری تفکر انتقادی منجر به ظهور دو طبقه اصلی شد. طبقه اول "تلاش برای غربالگری موقعیت پرخطر در مراجعین ظاهراً سالم" با پنج طبقه فرعی و طبقه دوم "تلاش برای تشخیص در مواجهه با مادر در موقعیت پرخطر" با سه طبقه فرعی بود. تحلیل یافتهها نشان داد که ماماهای تازه کار در مواجهه با مادران ظاهراً سالم با تکیه بر دانش حرفهای به جمعآوری و تحلیل اطلاعات به شیوهای استقرایی برای غربالگری موقعیت پرخطر میپرداختند. در حالی که ماماهای با سابقه، هنگام مواجهه با مادر با موقعیت پرخطر، برای تشخیص صحیح به چارچوبهای ذهنی خود که از اداره موارد بیماران بدحال مشابه قبلی شکل گرفته بود، مراجعه میکردند. نتیجهگیری: بنابر نتایج، بازنگری و اصلاح برنامه آموزش مامایی در جهت تقویت مهارت تفکر انتقادی از طریق دستیابی به دانش حرفهای مامایی و آموزش به شیوه اداره موردهای پرخطر شایع ضروری است، تا همه ماماها بتوانند مهارت تفکر انتقادی لازم برای غربالگری و تشخیص صحیح موقعیت پرخطر را کسب نمایند.
其他摘要:Introduction: Critical thinking is an essential skill for being knowledgable about riskfull conditions of midwifery, evaluation of clinical decisions, and a proper care planning for mother and child. This study aimed to explore midwives’ experiences of employing critical thinking in high risk situations in labor unit. Methods: Fourteen bachelor midwives working in labor unit participated in this qualitative content analysis study. They were selected through purposeful sampling method. Data was gathered by individual interviews recorded on audiotapes, transcripted and then analyzed. Interview transcriptions were coded through repeated comparisons with similar groups and then classified. Finally two main categories and eight subcategories were emerged. Results: Analysis of participants’ viewpoints and their sayings about employing critical thinking lead to development of two main categories: “trying to screen high-risk situations among apparently healthy patients” with 5 subcategories, and “trying to diagnose when facing a mother in a high-risk situation” having 3 subcategories. Analysis of findings showed that novice midwives screened high-risk situations relying on their professional knowledge and analyzing the information inductively whereas experienced midwives tried to refer to their intellectual framework deductively based on their previous experiences of managing critical patients. Conclusion: According to the results, it seems necessary to revise and modify the curriculum of midwifery in order to improve critical thinking skill through acquisition of professional knowledge of midwifery and to educate students to manage high-risk cases. Therefore all midwives will acquire critical thinking skill and will be able to screen and diagnose high-risk patients.