摘要:مقدمه: استفاده از مثالهای آموزشی یکی از روشهای کاهش بار شناختی و تسهیل یادگیری است. روشهای مختلفی برای ارائه مثال وجود دارد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر دو روش آموزش به شیوه ارائه مثال حل شده کامل و آموزش به شیوه ارائه مثال حل شده ناقص بر میزان بار شناختی دانشجویان در درس زبان تخصصی پزشکی است. روشها: در یک مطالعه نیمه تجربی در دانشکده پرستاری و پیراپزشکی سمنان سال 91، 77 دانشجو که درس زبان تخصصی پزشکی را برای اولین بار انتخاب نموده بودند به صورت تصادفی در دو گروه آموزش به روش ارائه مثال حل شده کامل و آموزش به روش ارائه مثال حل شده ناقص (کامل کردنی) مورد آموزش قرار گرفتند. میزان بارشناختی دانشجویان هنگام مطالعه و آزمون در دو گروه با استفاده از ابزار بررسی تلاش ذهنی یا بارشناختی اندازه گیری شد. یافتهها با استفاده از آزمونهای آماری پارامتری مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج: یافتههای این مطالعه نشان داد که میانگین نمره بارشناختی دانشجویان از مجموع36 نمره در گروه مثال حل شده کامل در حین مطالعه (58/6 ± 83/16) و حین آزمون (98/5 ± 59/26) بود و میانگین نمره بارشناختی دانشجویان درگروه مثال کامل کردنی حین مطالعه (79/5 ± 33/17) و حین آزمون (15/5 ± 55/26) بود. آزمونهای آماری اختلاف معناداری بین بارشناختی دو گروه حین مطالعه و حین آزمون نشان نداد. اما بارشناختی دانشجویان حین مطالعه دوره کاردانی فوریتهای پزشکی (24/5 ± 21/21) بود که از رشته کارشناسی فوریتهای پزشکی (64/5 ± 63/15) و کارشناسی اتاق عمل (05/5 ± 9/13) به طور معناداری بیشتر بود (001/0 = P ). یافتهها نشان داد که بین بارشناختی حین مطالعه و حین آزمون ارتباط وجود دارد (01/0 = P ). نتیجهگیری: در این مطالعه گرچه بارشناختی در گروه مثال حل شده کامل و گروه مثال کامل کردنی اختلاف معناداری نداشت اما میتواند به عنوان یک روش آموزشی مورد استفاده قرار گیرد. گرچه لازم است مطالعات بیشتری با توجه به ساختار مثالها و با مشارکت دانشجویان در مثالهای آموزشی و استفاده از مثالهای آموزشی متنوع انجام شود.
其他摘要:Introduction : Use of worked examples is one of the methods to decrease cognitive load and facilitate learning. There are different methods to provide worked examples. The aim of this study was to compare the effect of two teaching methods of complete and incomplete worked examples on students’ cognitive load in instruction of medical terminology. Methods : In a quasi-experimental study in 2013 in Semnan, 77 students who had chosen the course of medical terminology for the first time, were selected and randomly allocated in two groups, one trained through complete examples and the other through incomplete (completion) examples. Students’ cognitive loads were measured using a subjective cognitive load scale during study and examination. Findings were analyzed using parametric statistical tests. Results: The findings of this study showed that mean of cognitive load of students in complete example group was 16.83±6.58 during study and 26.59±5.98 during examination out of a total of 36 points. Students’ mean score of cognitive load in incomplete example group was 17.33±5.79 during study and 26.55±5.15 during examination. Statistical analysis did not show any significant difference between cognitive loads of two groups during study and examinations. However, during the study, the cognitive load of students of emergency medicine in associate degree (21.21±5.24), emergency medicine in bachelor degree (15.63±5.64), and operating room in bachelor degree (13.9±5.05) was significantly higher compared to students of other disciplines (P=0.001). The findings showed that there was a relationship between cognitive load during study and during examination (P=0.01). Conclusion : Although cognitive load in complete example group and incomplete example group did not show a significant difference in this study, worked example could be used as a teaching method. Further studies are needed with emphasis on the structure of examples, involving students in working examples and use of these examples.
关键词:آموزش; مثال آموزشی; بارشناختی; روش تدریس; زبان تخصصی پزشکی
其他关键词:Education; worked examples; cognitive load; teaching method; medical terminology.