标题:تاثیر آموزش عفونت های حاد تنفسی توسط کاردان های روستایی و مربیان مراکز آموزش بهورزی بر سطح آگاهی و عملکرد بهورزان
其他标题:The Effect of Acute Respiratory Infection Education by Rural Health Technicians and Behvarz Training Center Instructors on Knowledge and Practice of Behvarzes
摘要:مقدمه: امکان استفاده از کاردانهای روستایی به عنوان مربیان اجرایی در جهت ارتقای مستمر آموزش و بازآموزی بهورزان در مقایسه با مربیان، موضوعی قابل تعمق است. هدف این مطالعه مقایسه تأثیر آموزش توسط کاردانهای روستایی و مربیان مراکز آموزش بهورزی بر آگاهی و عملکرد بهورزان شهرستان اصفهان میباشد. روشها: در مطالعهای مداخلهای به صورت کارآزمایی در عرصه (field trial)، با طراحی دو گروهی قبل و بعد از آموزش، 84 نفر از بهورزان به عنوان نمونه انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. ابتدا آگاهی و عملکرد بهورزان با پرسشنامه و چکلیست مورد بررسی قرار گرفت و سپس کاردانهای روستایی درس عفونتهای حاد تنفسی را با شیوه سخنرانی و روش بحث گروهی به مدت 12 ساعت دریافت نمودند و بطور همزمان، یک گروه از بهورزان توسط مربیان و گروه دیگر توسط کاردانها درس عفونت حاد تنفسی را با شیوه سخنرانی و تمرین و بحث گروهی به مدت 24 ساعت آموزش دیدند. آگاهی و عملکرد بهورزان بعد از آموزش مجدداً اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و یافتهها به صورت میانگین و انحراف معیار ارائه و مقایسهها با آزمون آماری t زوج و مستقل و آنالیز کوواریانس و همبستگی با آزمون پیرسون انجام گردید. نتایج: آگاهی و عملکرد بهورزان هر دو گروه بعد از آموزش بطور معنیداری افزایش یافته بود. میانگین افزایش آگاهی در گروه آموزش یافته توسط مربیان 59/2±9/3 و در آموزش توسط کاردانها 67/2±73/2 نمره و افزایش عملکرد بهورزان در آموزش توسط مربیان 13/4±13/12 و در تدریس توسط کاردانها 88/3±9/5 نمره بود. آگاهی و عملکرد بهورزان با سابقه کار آنها ارتباط نداشت. افزایش نمرات آگاهی و عملکرد قبل و بعد از آموزش بهورزانی که توسط مربیان آموزش یافته بودند بطور معنیداری بیشتر از گروه آموزش یافته توسط کاردانها بود. نتیجهگیری: اختلاف دو گروه در افزایش آگاهی در حدی است که میتوان بجای مربیان از کاردانها برای آموزش بهورزان استفاده نمود بخصوص در مواردی که مباحث آموزش فقط جنبه افزایش آگاهی دارد. ولی به نظر میرسد که در مواردی که آموزش بهورزان برای افزایش مهارت آنها در حیطه کار عملی است، لازم است از مربیان بهرهبرداری شود.
其他摘要:Introduction: The possibility to use rural health technicians as instructors for on going education of Behvarzes, is an issue that should be considered. The effect of training by rural health technicians and Behvarzes’ instructors on knowledge and practice of Behvarzes in Isfahan district were compared in this study. Methods: In an interventional study performed as field trial, 84 Behvarzes were selected and divided to two groups randomly. The knowledge and practice of Behvarzes were measured using a questionnaire and a checklist, respectively. Before starting the education, an educational course related to Acute Respiratory Infection including 12 hours lecture and group discussion was conducted for the health technicians. Then, the first group of Behvarzes was trained by instructors of Behvarz training center and the second group by health technicians using lecture, group discussion and practical education for 24 hours. The knowledge and practice of Behvarzes were measured after the education. The data was analyzed by SPSS software, using mean, standard deviation, paired t-test, independent t-test, covariance analyses and Pearson Correlation Coefficient. Results: Behvarzes’ score in knowledge and practice increased significantly after education in both groups. The increased mean scores of knowledge were 3.9±2.59 and 2.73±2.67 in the groups trained by instructors and technicians, respectively. Also, the increased mean score of practice were 12.13±4.13 and 5.9±3.88 in the groups trained by instructors and technicians, respectively. There was no significant relationship between the score of Behvarzes’ knowledge and practice with their experience. The increase in knowledge and practice scores of the group trained by instructors was significantly more than the group trained by technicians. Conclusion: The difference between the increased knowledge scores in the two groups is at an extent that shows we can use technicians instead of instructors for increasing Behvarzes’ knowledge. But, as far as Behvarzes’ practice is concerned we should better not use technicians for improving their practice.