期刊名称:Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology
印刷版ISSN:1735-4315
电子版ISSN:2228-7515
出版年度:2013
卷号:19
期号:1
页码:43-53
语种:English
出版社:Tehran University of Medical Sciences
摘要:هدف : هدف پژوهش حاضر طراحی و ارزیابی پرسشنامه سنجش میزان آگاهی و نگرش نسبت به خشونت خانگی علیه زنان بود. روش: این پژوهش در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول مؤلفههای پرسشنامه با استفاده از نظرات صاحبنظران طراحی و روایی آن با اخذ نظرات 10 نفر صاحبنظر تأیید شد. سپس با اجرای آزمایشی آن بر روی 30 نفر از زنان متأهل منطقه 9 تهران، میزان پایایی با استفاده از شاخص آلفای کرونباخ تعیین شد. در مرحله دوم با اجرای پرسشنامه نهایی بر روی 615 زن متأهل ساکن مناطق 22 گانه تهران ( 15 نفر در هر خوشه در 42 محله در 22 منطقه تهران)، اطلاعات جمعآوری و سپس با استفاده از تحلیل عامل و محاسبه شاخص های آماری، مؤلفه های پرسشنامه شناسایی شد. یافتهها : میانگین سن (±خطای معیار) افراد مورد بررسی (9/0±)6/42 سال و میانگین مدت زمان ازدواج آنها (8/0±)22 سال بود. 3/42% آنها دیپلم و 4/22% بالاتر از دیپلم، شغل 4/82% خانهدار و 1/96% در ازدواج اول خود بودند. در حوزه آگاهی 5 عامل مرتبط با خشونت بهدست آمد و میانگین نمرات بهدست آمده در زنان مورد مطالعه معادل 51% آگاهی صحیح بود. بیشترین آگاهی صحیح مربوط به پیامدها و قابل پیشگیری بودن و کمترین میزان آگاهی صحیح در درجه اول مربوط به اپیدمیولوژی و عوامل مرتبط، سپس اثرات بر فرزندان بهخصوص فرزند دختر بود. میزان پایایی پرسشنامه در قسمت آگاهی 769/0، و در قسمت نگرش 64/0 بود. نتیجهگیری : ابزار طراحیشده قابلیت استفاده با روایی و پایایی مناسب در زنان ایرانی دارد. حوزه های مختلف آگاهی بهخصوص اثرات خشونت بر فرزند دختر نیاز به توجه برای انجام مداخلات مناسب دارد.
其他摘要:Objectives : The current study aimed to design and assess an inventory for the level of knowledge of and attitudes toward domestic violence against women. Method : This study was conducted in two stages. Initially we drafted an inventory based on experts opinion, then validated it based on comments from ten experts. We then piloted the inventory in a sample of 30 married women in Tehran, using Cronbach’s alpha to measure reliability. In the second stage of the study, the inventory was used in a sample of 615 married women from 22 districts in Tehran (15 samples in each cluster from 42 neighborhoods in the 22 districts in Tehran), and finally factor analysis was conducted to examine the statistical determinants in the inventory. Results : The mean (±SE) age and marriage duration in the sample were 42.6(±0.9) and 22(±0.8) years, respectively. 42.3 percent were educated at diploma level and 22.4% had higher levels of education. 82.4 percent were unemployed/housewives and 96.1% were in their first marriage. With respect to ‘knowledge’, five factors relating to violence were determined the overall mean score for ‘correct’ knowledge obtained by the study participants was 51%. Specifically, participants had the greatest knowledge about the consequences and preventability of violence, and the least amount firstly about its epidemiology and secondly about its consequences on offspring (in particular on female offspring). Reliability levels for the ‘knowledge’ and the ‘attitude’ sections of the inventory were 0.769 and 0.64, respectively. Conclusions : The developed inventory showed acceptable validity and reliability in Iranian women. Research on different aspects of knowledge about domestic violence, especially consequences on daughters, is required for appropriate interventions.
关键词:خشونت خانگی علیه زنان؛ همسرآزاری؛ آگاهی نسبت به خشونت خانگی علیه زنان؛ نگرش نسبت به خشونت خانگی علیه زنان؛ طراحی پرسشنامه
其他关键词:domestic violence against women; spouse abuse; knowledge about domestic violence against women; attitudes toward domestic violence against women; questionnaire development