标题:مقایسه اثربخشی گروهدرمانی فراشناختی و آموزش گروهی مهارتهای زندگی بر افسردگی،کیفیت زندگی، سبک پاسخدهی نشخواری و فراشناختهای زنان مطلقه
其他标题:To Compare the Effectiveness of the Metacognitive Group Therapy and the Group training of the Life Skills on Improving the Depression, Quality of Life, The Style of Ruminative Response and Metacognitions in the Divorced Women
期刊名称:Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology
印刷版ISSN:1735-4315
电子版ISSN:2228-7515
出版年度:2015
卷号:21
期号:2
页码:108-120
语种:English
出版社:Tehran University of Medical Sciences
摘要:هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروهدرمانی فراشناختی و آموزش گروهی مهارتهای زندگی بر افسردگی، کیفیت زندگی، سبک پاسخدهی نشخواری و باورهای فراشناختی زنان مطلقه بود. روش : در این تحقیق تجربی، از نوع طرحهای تکعاملی با پیشآزمون و پسآزمون، 24 زن مطلقه ارجاعشده جهت درمان افسردگی بهطور تصادفی در دو گروه گمارده شدند (گروه درمان فراشناختی و آموزش مهارتهای زندگی). افراد گروه درمان فراشناختی، 8 جلسه گروهدرمانی فراشناختی و افراد گروه مهارتهای زندگی، 8 جلسه برنامهی آموزشی مهارتهای زندگی را دریافت کردند. دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامههای افسردگی بک- ویرایش دوم( BDI-II )، پرسشنامه باورهای فراشناختی - 30 سؤالی ( MCQ-30 )، سبک پاسخدهی نشخواری ( RRS ) و کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت- فرم کوتاه ( WHOQOL-BREF )، در دو مرحله پیش از درمان و پس از درمان، گردآوری شدند. دو پرسشنامه اثرگذاری کلی بالینی ( CGI ) و رضایت از درمان ( CSQ ) نیز در پایان مداخلات توسط آزمودنیها تکمیل شد. یافتهها : گروهدرمانی فراشناختی، در مقایسه با آموزش گروهی مهارتهای زندگی، باعث بهبود معنادار باورهای مثبت درباره نگرانی (03/0 p= )، بهبود بالینی کلی (01/0 p= )، شاخص تأثیر (003/0 p= ) و رضایتمندی از درمان (04/0 p= ) شد. در سایر متغیرها تفاوت معناداری بین دو گروه دیده نشد. نتیجهگیری : گروه درمانی فراشناختی باعث بهبود باورهای مثبت دربارهی نگرانی، بهبود بالینی کلی و رضایت از درمان بیشتر در زنان مطلقه شد.
其他摘要:Objectives : The aim of this study was to investigate the effectiveness of metacognitive group therapy and the group training of the life skills on depression, quality of life, the style of ruminative responding, and meta-cognitive believes of the divorced women. Methods : In this quasi-experimental study with uni-variable pre-test post-test design, 24 divorced women who referred for treatment of depression were randomly assigned to one of the two therapeutic groups (meta-cognitive therapy and life skills training). The patients of the metacognitive group therapy received 8 sessions of treatment and also patients in the group of life skills received the 8 sessions of educational program for life skills. Data were gathered in two stages of pre-treatment and post-treatment by using of Beck Depression Inventory-2nd edition (BDI-II), Metacognitive Questionnaires-30 (MCQ-30), Ruminative Responses Scale (RRS), and World Health Organization Quality of Life-short form (WHOQOL-BREF). Two questionnaires of The Clinical Global Impressions Index (CGI) and Clinical Satisfaction Questionnaire (CSQ) were completed by the participants at the end of interventions. Results : Data showed that meta-cognitive group therapy significantly improved positive beliefs about worry ( p=0.03 ), general clinical improvement (p=0.01) and impression index (p=0.003), and also clinical satisfaction (p=0.04). Yet, there was not any meaningful difference between two groups in the other variables. Conclusion : Metacognitive group therapy improved the positive beliefs about worry, general clinical improvement, and clinical satisfaction in divorced women.
关键词:زنان مطلقه; افسردگی;کیفیت زندگی;گروه درمانی; فراشناخت; مهارت زندگی
其他关键词:divorced women; depression; quality of life; group therapy; metacognition; life skills