خشونت خانگی علیه کودکان مشکل میلیونها کودک و خانواده است و در هر جامعهای رخ میدهد و آثار آن روی کودکان از هر نژاد، رنگ، طبقه اجتماعی و مذهب چشمگیر بوده، در تمام دوره رشدی فرد وجود دارد . تحقیقات نشان دادهاند که شیوههای فرزندپروری والدین هم یک عامل ایجادکننده و هم یک عامل بازدارنده بر خشونت خانگی علیه کودکان است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین شیوههای فرزندپروری والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان در شهر اهواز بود. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشآموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان و والدین آنها درشهر اهواز بوده که براساس فرمول کوکران و به شیوه نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای تعداد 384 نفر انتخاب شدهاند . همچنین، برای سنجش از پرسشنامههای کودک آزاری و ضربه برنستاین (CTQ) و شیوههای فرزندپروری والدین بامریند استفاده شده است. یافتهها بیانگر آن است که بین شیوه فرزندپروری آسانگیرانه و شیوه فرزندپروری مستبدانه با خشونت خانگی نسبت به فرزندان همبستگی مثبت معنیداری وجود دارد، اما بین شیوه فرزندپروری منطقی (مقتدرانه) والدین با خشونت خانگی نسبت به فرزندان همبستگی منفی معنیداری وجوددارد . در نهایت به جز بعد شیوه فرزندپروری آسانگیرانه با خشونت جسمی ، بین کلیه شیوههای فرزندپروری با ابعاد خشونت خانگی (جسمی، عاطفی و غفلت) نسبت به فرزندان همبستگی معنیداری برقراراست. تفسیر نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره گام به گام نشان میدهد که متغیرهای شیوه فرزندپروری مستبدانه، منطقی و شیوه فرزندپروری آسانگیرانه ، 35/ 48 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمودهاند.