نتایج اکثر تحقیقات مربوط به امنیت زنان در شهرها بیانگرِ ناامنی زنان در فضاهای شهری هستند. ایراد اساسی این تحقیقات این است که به علتِ قبول و بدیهی دانستنِ منطقِ دوانگاریِ مسلط ( شهر/ روستا، زنان / مردان و محیط اجتماعیِ/ محیط فیزیکی) تمایزاتِ درونِ شهر، درونِ جنس و ویژگیهای محیط فیزیکی مرتبط با امنیت را نادیده یا کم اهمیت گرفتهاند. مقاله حاضر با مهم دانستن تمایزات فوق و استفاده از روش پیمایشی، به بررسیِ امنیتِ درون جنسیِ زنانِ مناطقِ 2 گانۀ شهر یاسوج در رابطه با ویژگیهای محیط اجتماعی و فیزیکی محل سکونتشان پرداخته است. بر اساس نتایج تحقیق، ناامنی زنان منطقۀ 1 بیشتر به محیط فیزیکی و ناامنی زنان منطقۀ 2 بیشتر به محیط اجتماعیِ محلِ سکونتشان مربوط میشود. سه مورد از مهمترینِ عوامل ناامن کنندۀ زنان، به ترتیب، کوچههای فرعی، اراذل و اوباش و دزدی (منطقۀ 1)؛ و درگیری، مزاحمت ناموسی و اراذل و اوباش( منطقۀ 2) بودهاند. ویژگیهای اجتماعی منطقۀ سکونت، موجب ناامنیِ بشترِ زنان مجرد؛ لیسانسیهها و بالاتر و دیپلمهها؛ و زنان دانشجو، دارندگان کار آزاد و دانشآموزان در مقایسه با دیگر گروههای زنان شدهاند. بر اساس نتایج آزمون تأثیر تقابلیِ منطقۀ سکونت و وضع تأهل، زنان مجرد هر دو منطقه تحت شرایط محیط اجتماعی شان ناامنتر از زنان متأهل هم منطقهایشان بودهاند. در بعد کلی امنیت، زنان مجرد منطقۀ بالا بیشترین ناامنی و زنان متأهل منطقۀ بالا کمترین ناامنی را داشتهاند.