تعیین ساختار سرمایه یکی از مهمترین مواردی است که مدیران مالی برای دستیابی به اهداف مالی با آن مواجهند. شرکتها همواره بهدنبال این هستند که از طریق تعیین بهترین ترکیب ساختار سرمایه ارزش شرکت را به حداکثر برسانند. تاکنون پژوهشهای متعددی به صورت میدانی در رابطه با عوامل اثرگذار بر ساختار سرمایه شرکتها انجام و به منظور تعیین ساختار بهینه سرمایه، نظریههای متعددی توسعه داده شده است. با توجه به محدودیتهای رویکرد میدانی در این پژوهش با رویکردی متفاوت؛ یعنی رویکرد فراتحلیل به بررسی تأثیر برخی عوامل سطح شرکت بر ساختار سرمایه و تأثیر عوامل ساختاری پژوهش پرداخته شده است. به این منظور، از نتایج تحلیل آماری 127 مطالعه در این زمینه طی سالهای 1369 تا 1392 استفاده شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد، اندازه، ساختار دارایی، فرصتهای رشد، سودآوری، نقدینگی و نوسانپذیری نقش تعیینکنندهای در تصمیمگیری در مورد ساختار سرمایه ایفا میکنند. بهعلاوه، عوامل مورد بررسی در این پژوهش در کشورهای با درجه توسعهیافتگی متفاوت، تأثیر متفاوتی بر ساختار سرمایه دارند و نیز تأثیر این عوامل در زمانهای مختلف متفاوت بوده است.
Capital structure is one of the most important issues facing financial managers to achieve their financial goals. Companies are always looking to choose the best combination to maximize firm value. So far, many research fields, mainly concerned with factors affecting the capital structure of the company, have been performed and theories have been developed to determine the optimal capital structure. In this paper, a meta-analysis approach is used to examine the impact of factors such as firm size, asset structure, growth opportunities, ownership structure and capital structure. This study analyze the results of 127 studies conducted in this area during 1990-2013, and use the extracted data from them to test the hypotheses. The findings show that firm size, asset structure, and growth opportunities play a decisive role in deciding the capital structure.