摘要:مقدمه: هدف از این بررسی تعیین آگاهی، نگرش و عملکرد تغذيهاي دانشآموزان دختر مقطع راهنمایی در ناحیه 4 اصفهان است. مواد و روشها: این مطالعه بهروش توصیفی و بر روی 120 نفر از دانشآموزان انجام شد. بهمنظور ارزیابی آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیهای افراد از پرسشنامه 3 قسمتی (مشخصات دموگرافیک- آگاهی- مدل بزنف) استفاده شد که 3 قسمت اول آن بهوسیله خود گزارشدهی و قسمت عملکرد بهوسیله مصاحبه تکمیل گردید. قسمت عملکرد نیز شامل یاد آمد 24 ساعته خوراک بود که در 3 روز و به وسیله مصاحبه تکمیل گردید. نتایج: نتایج نشان میدهد که 5/37% دانشآموزان در مورد تغذیه سالم، آگاهی ضعیف داشتند در حالیکه 90% از دانشآموزان عملکرد تغذیهای نامطلوب داشتند. نتایج حاصل از قسمتهای مختلف مدل بزنف نیز نشان داد که میانگین نگرش نسبت به ارزیابی رفتار 6/74، نگرش نسبت به رفتار 6/64، اعتقادات نرمی 8/72، نرمهای انتزاعی 9/58، عوامل قادرکننده 2/54 و قصد رفتار 9/68 بوده است.نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این مطالعه مشخص است که درصد کمی از نوجوانان از عملکرد تغذیه مطلوب برخوردارند و در بسیاری از موارد نیز عملکرد آنها مطابق دانش تغذیهای نیست؛ این یافتهها ضرورت مداخلات مداوم را بر اساس مدل بزنف در دانشآموزان نشان میدهد.
其他摘要:Introduction: This study aimed at determining the knowledge, attitude and nutritional practice of female middle school students in district 4 of Isfahan.Methods: This descriptive study was performed on 120 female students. The data were collected through a three-part self-reported questionnaire (Demographic factors, knowledge, BASNEF Model). To investigate the nutritional performance, the participants were interviewed to recall their previous 24-hour nutrition for three days. Results: The results indicated that 37.5% of students had poor nutritional knowledge, and 90% of the students had a poor nutritional practice. The results of the BASNEF part indicated that mean of belief and evaluation of behavioral outcomes was 74.6, attitude toward the behavior was 64.64, normative belief was 72.8, subjective norms was 58.9, enabling factors was 54.2 and behavioral intention was 68.9.Conclusion: A low percentage of students had good nutritional practices and in majority of cases their nutritional practice does not accord with their nutritional knowledge and attitude. These results indicate the necessity of nutritional intervention in female students.