摘要:در مطالعات اقتصادی، نظریههای تمرکززدایی مالی در راستای افزایش بهروری و کارایی دولتها و گسترش تعادل و توازن منطقهای مورد توجه قرار گرفته است و آن را بهعنوان یکی از ابزارهای اساسی گذار به اقتصاد مبتنیبر بازار در کشورهای درحالتوسعه معرفی میکنند. تمرکززدایی اداری، مالی و اقتصادی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بهخصوص پس از پایان جنگ تحمیلی، بهعنوان سیاست راهبردی توسعه استانهای کشور مد نظر قرار گرفت و با ایجاد شورای برنامهریزی و توسعه استانها و نظام درآمد ـ هزینه استانی،گامهای اساسی در جهت گسترش تمرکززدایی در ایران برداشته شد، اما آنچه مد نظر برنامهریزان اقتصادی بوده، بررسی چگونگی تأثیر تمرکززدایی مالی بر رشد اقتصادی و توزیع درآمد در مناطق است که در این مقاله با توجه به تأثیر تمرکززدایی مالی بر توزیع درآمد با استفاده از مدل تعمیمیافته سولو اثر مستقیم و غیرمستقیم تمرکززدایی مالی بر رشد اقتصادی مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از آزمون ایستایی دادههای پانلی، وجود رابطه بلندمدت بین متغیرهای الگو با استفاده از آزمونهای همجمعی پدرونی و کائو تأیید شد. پس از برآورد الگو با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیمیافته (GLS) مشخص شد، طی سالهای 1386- 1379، تمرکززدایی مالی با دو شاخص تعریف شده (تمرکززدایی از اعتبارات عمرانی ملی و تمرکززدایی از اعتبارات عمرانی تخصیصی به استان)، بر رشد اقتصادی و توزیع درآمد استانها تأثیر مثبت داشته است، بهطوری که یک درصد افزایش در تمرکززدایی مالی، نرخ رشد اقتصادی را تا سطح 04/0 درصد افزایش میدهد. همچنین تمرکززدایی مالی از طریق تأثیر مثبت بر بهبود توزیع درآمد در استانها بهطور غیرمستقیم بر رشد اقتصادی مناطق اثر میگذارد.