摘要:مکتب روانپویشی به عوامل اجتماعی و فرهنگی حساس است و کاربرد آن در فرهنگهای مختلف آثار مختلفی را بجا میگذارد. به طوری که از سویی تطبیق و تناسب نظری و عملی این مکتب با فرهنگهای غیرغربی همواره بحثبرانگیز بودهاست. شناخت همخوانیها و عدم همخوانیهای نظری و کاربردی روانپویشی در ایران موضوع بررسی حاضر است. کاربستپذیری نظری، مقولههای اصلی نظرات متخصصان روانپویشی، شناخت تناسب این مکتب از جهت درمانی در چهارچوب تسهیلها، موانع، همخوانیها، عدم همخوانیها، تعدیلها و پیشنهادها رواندرمانگران و متخصصان روانپویشی در کاربرد این رویکرد با جمعیت ایرانی محور پژوهش در این بررسی است. مطابق روششناسی نظریه زمینهای کاربستپذیری روانپویشی در ایران در سه بخش کلی مرتبط با یکدیگر نشان داده است که سازوکارهای اجرائی همچون چرخههای معیوب سیستماتیک، تعدیلها، آمادهسازی و گزینش گرایشهای مناسب روانپویشی به عنوان یک میانجی ارتباطی، ویژگیهای بافتشناختی جامعه ایران را با حدود و ثغور نظری و درمانی روانپویشی پیوند میدهد. ساز و کارهای اجرائی مناسب و یا نامناسب در این حیطه احتمالاً میتواند از یک سو تعیین کننده نوع پیوند و کاربستپذیری روانپویشی در ایران باشد و از سوی دیگر منجر به بازتعریف مرزهای روانپویشی و همچنین تحولاتی در بافت ایران باشد. رویکرد روانپویشی گرچه مجال پرداخت عمیق به پویششناسی خاص در ایران را فراهم میآورد اما توجه و کاربست رویکردهای جدیدتر پویشی همچون "خود" دربرگیرنده، "خود" نامتمرکز و رویکرد میانه پیشنهادی فرهنگ اسلامی میتواند انعطاف، کاربستپذیری و دربرگیرندگی آن را در مواجهه با پویششناسی خاص ایران افزایش دهد.
其他摘要:Psychodynamic school is sensitive to socio-cultural factors. Namely its theoretical and practical applicability in non-western cultures had been always arguable. The aim of this study is to identify compatibilities and incompatibilities of psychodynamics in Iran. Theoretical applicability considers based on literature review and experts' references. Practical applicability will design based on facilities, barriers, compatibilities and incompatibilities, adjustments and suggestions that psychodynamic psychotherapists had in their practices with Iranian samples. According to Grounded theory methodology developed through codification process showed that applicability of psychodymics in Iran can be demonstrated by three connected elements. Executive mechanisms such as systematic vicious cycles, adjustments, preparatory items and the best selected approaches could determine applicability of psychodynamics in Iran, on the one hand, and redefining limits of psychodynamics and contextual changings in Iran, on the other hand. Although this school is an opportunity to investigation psychic dymics in Iran, but considering new approaches such as assimilative self, decentered self or median Islamic orientation could increase its flexibility, applicability and coverage faced with psychic dynamics in Iran.