摘要:تفکیک فزاینده میان ساعات کاری و غیرکاری در زندگی مدرن، امکان فراغت بیشتری برای شهروندان فراهم کرده است؛ بنابراین، شیوة گذران آن به یک بحث تأملبرانگیز تبدیل شده است. مطالعه حاضر تلاش دارد با اتخاذ رویکرد تفسیری و با بهکارگیری روششناسی نظریه زمینهای، این دلالتها و معانی را در بین شهروندان شهر اصفهان شناسایی کند. بدین منظور 33 نفر از شهروندان ساکن شهر اصفهان به روش نمونهگیری هدفمند و برحسب مسیر گامبهگام، جمعآوری و تحلیل دادهها، شناسایی و با آنها مصاحبه عمیق انجام شده است. تحلیل دادهها نشان میدهد مهمترین دلالتهای معنایی فراغت در بین مشارکتکنندگان میدان مطالعهشده عبارتند از: فراغت ارتباطی / تکنولوژیک، فراغت خانوادگی، فراغت خانگی، فراغت فردگرایانه، فراغت بیبرنامه. هریک از این دلالتها گویای معنای خاصی از فراغت است که الگوهای فراغت افراد را مبتنی بر این شیوة معنادهی شکل دهد. انتزاع این کدها در سطح بالاتر یک مقوله هسته را ساخت و آن فراغت تقلیلگرایانه / بیهنجار است. این مقوله اشاره میکند مشارکتکنندگان مطالعهشده، معنایی تقلیلگرایانه در ذهن خود، ساخته و فراغت را از معنایی منسجم، برنامهریزیشده، منظم و مستمر در جهت شکوفایی استعدادها به معنایی بیشکل، بدون جهت خاص و دمدستی از فراغت تقلیل دادهاند. همچنین، بیهنجاربودن فراغت به معنای نوعی سردرگمی و بیمعنایی نسبت به الگوهای فراغت است.