摘要:پس از رنسانس آدمی بر آن بود تا با تسلط بر طبیعت به آرامش دست یابد و یا حداقل زندگی راحتتری را تجربه نماید، اما گذر زمان نشان داد که آدمی در دستیابی به آرمانها و تصوراتی که تفکر مدرن مد نظر داشته، ناموفق بوده است. در این میان عدهای به مخالفت با این روند برخاستند، ولی اندیشمندی چون هابرماس در پی بازسازی آن برآمد. هابرماس با تاثیرپذیری از اندیشمندان مختلف بر آن است که عقل مدرن نتوانسته تمام ابعاد خویش را آشکار سازد و تنها عقل ابزاری بر جامعه مدرن مسلط گشته است، لذا وی با طرح رویکرد معرفتشناختی جدید و نظریه کنش ارتباطی در پی بازسازی پروژه مدرنیته است که به زعم وی عقیم یا ناتوان مانده است. در این مقاله محقق با بهرهگیری از رویکرد تحلیلی برآن است تا اهداف تربیت اخلاقی هابرماس را آشکار سازد. نتیجه تحقیق نشان میدهد که تاکید هابرماس بر عقلانیت ارتباطی، زیست جهان و اخلاق گفتگویی در نظریه کنش ارتباطی اهداف زیر را مطرح میسازد: در سطح فردی رشد و شکوفایی خرد مبتنی بر ارتباط متقابل هنجاری (عقل ارتباطی) و در سطح اجتماعی دستیابی به تفاهم مبتنی بر کنشهای اخلاقی هدف تربیت اخلاقی است. البته دستیابی به تفاهم هم در زمینهای از آزادی و برابری صورت میگیرد و هم زمینهساز رشد فضایلی چون عدالت و آزادی میگردد.
关键词:کنش ارتباطی;تربیت اخلاقی;هدف;عقلانیت ارتباطی;اخلاق گفت وگویی;زیست جهان