摘要:هدف: با توجه به اهمیت ارزشگذاری شرکتهای نوپا برای سرمایهگذار و کارآفرین، این پژوهش بهدنبال تعیین ارزشی است که موجب برقراری تعادل در انتظارهای آنان از طریق ارزشگذاری مناسبتر شود. در نتیجه انتظار میرود با در نظر گرفتن انعطافپذیری در شرکتهای نوپا از طریق روش اختیار معامله واقعی و همچنین در نظر گرفتن تأثیر توزیع غیرنرمال جریانهای نقدی و هزینههای نمایندگی، ارزشگذاری دقیقتری انجام شود. روش: ابتدا برای ارزشگذاری شرکتهای نوپا، از روش اختیار معامله واقعی استفاده شد، سپس توزیع عایدات را غیر نرمال در نظر گرفته و از مدل بلک شولز تعدیلشده با چولگی و کشیدگی بهره برده شد. در گام بعدی، ارزشگذاری شرکت در حضور هزینههای نمایندگی صورت پذیرفت و در نهایت با تشکیل جعبه اجورث، نقطه تعادل سرمایهگذار و کارآفرین به دست آمد. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادههای 10 شرکت نوپای موجود که توسط شرکت تأمین سرمایه نیز ارزشگذاری شدهاند، نشان داد که با استفاده از مدل نهایی پژوهش، نتایج مناسبتری به دست میآید که از لحاظ آماری نیز، در سطح قابل اطمینانی تأیید شد. نتیجهگیری: مدل نهایی پژوهش با لحاظ کردن دو عامل غیرنرمال توزیع عایدات و هزینههای نمایندگی در محاسبه ارزش اختیار معامله واقعی، روش برگزیدهای در ارزشگذاری شرکتهای نوپا معرفی میشود که انعطاف موجود در تصمیمگیری را لحاظ میکند و میتواند ضمن محاسبه نقطه تعادل مطلوبیت کارآفرین و سرمایهگذار در قالب جعبه اجورث، بیآنکه از نرخهای تنزیل متفاوت در شرکتهای نوپا استفاده کند، ارزش تعادلی مناسب را به دستآورد.
关键词:اختیار معامله واقعی;جعبه اجورث;شرکت نوپا;مدل بلک شولز تعدیلشده با چولگی و کشیدگی;هزینه نمایندگی