摘要:چکیدهتوسعه و بسط تمدن صنعتی طی دو قرن اخیر آثار مثبت و منفی متعددی برای بشریت به همراه داشته است. یکی از پیامدهای چالش برانگیز، فرآیند مداخله انسان در طبیعت و دگرگونیهای زیستمحیطی ناشی از آن است. دگرگونیهایی که به تدریج شک و تردیدها و نگرانیهای بسیار جدی را رودرروی عملکرد انسان مدرن قرار داد و تکانهای شدیدی در ذهنیت او نسبت به آینده جهان زیست خود به وجود آورد. گسترش این نگرانیها باعث شکل گیری گرایشهای فکری و جنبشهای حفاظت از محیط زیست با عنوان کلی بومگرایی و جنبش سبز به عنوان تعیین کنندهترین گفتمان در این خصوص گشت. گفتمانی که کوشش مینماید مناسبات بین انسان و طبیعت را پس از تجربة دو قرن جهان صنعتی بازبینی نماید. این مقاله سعی دارد ضمن توضیح خاستگاه تاریخی اندیشههای بومگرایی مولفههای آن را در قالب تبیین اندیشههای سیاسی بومگرایان بیان دارد.