摘要:استفاده از تلاش ذهنی در تمرین متغیر و تمرین کمخطا از یکدیگر متفاوت است؛ بهصورتیکه دلیل افزایش یادگیری مهارت را افزایش خطا در تمرین متغیر میدانند؛ درحالیکه نتیجة بهینة عملکرد در تمرین کمخطا بهخاطر کاهش تلاش ذهنی در آن است؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تناقض اثر تلاش شناختی در تغییرپذیری تمرین و یادگیری پنهان با بهکارگیری هر دو روش یادگیری بر یک تکلیف پیچیدة یکسان و در شرایط یکسان تکلیف ثانویة شناختی بود. بدینمنظور، 72 دانشجو به شش گروه 12 نفری کمخطا-متغیر، پرخطا-متغیر، کمخطا-ثابت، پرخطا-ثابت، کنترل-ثابت و کنترل-متغیر تقسیم شدند. تمامی گروهها در پیشآزمون، سه روز تمرینی، آزمونهای اکتساب، یادداری و انتقال ثانویه شرکت کردند. شرکتکنندگان گروه پرخطا-متغیر بهترتیب از فواصل 5/3، 25/3 ،3، 75/2 و 5/2 متری و گروه کمخطا-متغیر بهطور برعکس در همین فواصل تمرین کردند؛ درحالیکه گروه کمخطا-ثابت فقط از فاصلة 5/2متری، گروه پرخطا-ثابت فقط از فاصلة 5/3 متری، گروه کنترل ثابت از فاصلة سهمتری و گروه کنترل-متغیر تمامی فواصل را بهطور تصادفی تمرین کردند. برای تحلیل دقت پرتاب در مراحل اکتساب از تحلیل واریانس مختلط (3 * 3) (گروه * روز)، در مراحل آزمون از تحلیل واریانس مختلط (3 * 4) (گروه * آزمون) با سطح معناداری 05/0درنظر گرفتهشد. در آزمون یادداری بین گروه کمخطا-متغیر با گروههای پرخطا-متغیر (0.001 = P)، پرخطا-ثابت (0.002 = P) و کنترل-ثابت (0.006 = P) تفاوت معنادار وجود داشت. در آزمون انتقال، بین گروه کمخطا-متغیر با گروههای پرخطا-متغیر (0.001 =P )، پرخطا-ثابت (0.001= P) و کنترل-ثابت (0.002 = P) تفاوت معنادار مشاهده شد. براساس نتایح، پیشنهاد میشود که مربیان، کاردرمانان و درمانگران میتوانند در آموزش مهارتهای حرکتی روشهای تمرینی کمخطا و کنترل-متغیر را بهکار گیرند.